شکل گیری بغض و کینه بین شهروندان استان های مبدا و مقصد انتقال آب
ذینفعان سدسازی و باند آب که فربه، بی پروا و دارای نفوذ سیاسی شده اند دیگر با سد سازی اقناع نمی شوند و برای مقابله با بحرانِ آبی که نتیجه اقدامات خودشان است، به دنبال سازه های آبی کلان تر یعنی تونل های انتقال آب هستند.
کد خبر: ۲۵۲۰۴۸
تاریخ انتشار: ۰۷ تير ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۴ 27 June 2016

به گزارش تابناک یزد، مادر کشی؛ مستندی در خصوص مدیریت منابع آبی کشور که توسط مرکز بررسی های استراتژیک نهاد ریاست جمهوری تهیه شده است. سازندگان این مستند معتقد هستند زمانی که "روزولت" سی و دومین رییس جمهور آمریکا بر بالای یک سد ساخته شده در آمریکا ایستاد و گفت: ((آمدم، دیدم و مسحور شدم))، سد به نمادی برای توسعه یافتگی و مدرنیته تبدیل شد و رژیم پهلوی نیز تحت تاثیر این اتفاق شروع به سد سازی در ایران کرد، اقدامی که بعد از انقلاب اسلامی نیز ادامه و شدت یافت.

دیری نپایید که تعداد سد های ساخته شده در کشور بسیار فراتر از حد استاندارد رفته و تکنوکرات ها، باند سد سازی ایران را تشکیل دادند که رفته رفته این حلقه با سود حاصل از سد سازی نفوذ مالی و سیاسی خود را عمیق و عمیق تر کرده و آغاز گر یک جنگ خاموش داخلی شدند. وزیر نیروی دولت فعلی اعلام کرده است که سدهای ساخته شده در کشور می تواند ۷۶ میلیارد متر مکعب آب را تنظیم کند درحالی که کشور بیشتر از ۴۹ میلیارد مترمکعب آب برای تنظیم ندارد.

به قول سازندگان مادرکشی، یک نماینده مجلس نبوده و نیست که یقه وزرا و مدیران مربوطه را بگیرد و بگوید این چه کاری است؛ تفاوتی هم ندارد این نماینده عضو مجلس ششم بوده است یا نهم و احتمالا دهم و....

طبق استاندارد جهانی اگر کشورها تا ۲۰ درصد از آب تجدید پذیر خود را استفاده کنند محیط زیستشان پایدار باقی می ماند و در صورت لزوم حداکثر می توان ۴۰ درصد را استفاده کرد، اما در دنیا دو کشور هستند که بیش از ۴۰ درصدِ منابع آبی تجدید پذیر خود را استفاده می کنند، یکی مصر است با برداشت ۴۶ درصد و دیگری ایران با برداشت ۹۶ درصدی!

در ایران ۶۵۰ سد ساخته شده است که در حال حاضر نزدیک به ۴۰ درصد آنها خالی از آب هستند، تنها در حوضه آب خیز دریاچه ارومیه ۷۲ سد فعال وجود دارد. در کل، این سد ها بیش از ۹۵ درصد از آب های روان کشور را مهار کرده اند، و خشک شدن ۹۰-۱۰۰ درصدی ۱۶ تالاب و دریاچه اصلی کشور نتیجه این سد سازی غیر عقلانی است، این درحالی است که اثرات زیست محیطی خشک شدن کامل تنها، دریاچه ارومیه، تا استان زنجان را غیر قابل سکونت خواهد کرد.

به نظر می رسد این مستند دلیل ریزگردهای شدید در شرق کشور را نتیجه سو مدیریت منابع آبی ایران و بیایان زایی ناشی از نشست زمین و خشکی دریاچه های اصلی ایران می داند و غیر مستقیم دلیل های رسمی اعلام شده مبنی بر ورود ریزگردها از کشورهای همسایه را نفی می کند.

سو مدیریت منابع آبی در همه دولت های پیشین وجود داشته است و فقط شدت آن و آگاهانه یا غیر آگاهانه بودنش تفاوت دارد، به عنوان مثال در دولت سازندگی، برخلاف ممنوعیت برداشت از آب های زیرزمینی در دشت کبودرآهنگ، نیروگاه "شهید مفتح" افتتاح می شود که نیازمند منابع آب زیزمینی این دشت بود و برداشت نیروگاه از این منابع آبی باعث نشست زمین به صورت چاله هایی به عمق ۷۰-۸۰ متر در شعاع 4کیلومتری این نیروگاه می شود که نمایش این چاله ها در مستند ذکر شده بیننده را بر جای خود میخکوب می کند؛

در دولت اصلاحات، سد "فریم" مازندران برخلاف وعده وزیر وقت نیرو هنگام افتتاح، مبنی بر آوردن خیر و برکت این سد به منطقه، تنها پنج سال بعد از ساخت، باعث خشک شدن منابع آبی منطقه و بیایان زایی در محل سد می شود؛

در دولت عدالت محور آگاهانه سد "گتوند" در سال ۱۳۹۰ به دست رییس جمهور وقت روی ۱۰۰ میلیون تن گنبد نمک ساخته می شود و برخلاف وعده سازندگان سد مبنی بر اینکه با تمهیدات اندیشیده شده، آبِ سد از نمک مصون خواهد بود، تنها سه روز بعد از آبگیریِ، پوشش نمکی ذکر شده در آب سد حل می شود و بزرگترین رودخانه کشور را با چالشی خطرناک مواجه می کند. اینها تنها یک نمونه از اقدامات فاجعه بار مدیریت منابع آبی کشور درادوار گذشته هستند، اقداماتی که مستند مادرکشی برخی از آنها را از روی نا آگاهی می داند و برخی را خیانت.

مادرکشی بعد از توضیحات مربوط به سد "گتوند" صحنه هایی از نتیجه شور شدن آب این سد را نشان می دهد، مزارعی که اگر بیننده نداند ویرانی اشان کار گنبد نمکی گتوند است با خود می پندارد اینها آثار ویرانی های جنگ تحمیلی است.

مستند مادر کشی بعد از سد سازی به الگوی غلط کشاورزی در ایران اشاره می کند و می گوید این یارانه نفتی ایران است که محصولاتی چون پسته و... را سودآور نشان می دهد، اما اگر این یارانه ها نباشد صادرات آب خام مصرف شده برای این محصولات کشاورزی برای کشور ارزش افزوده بیشتری خواهد داشت.

مادر کشی به ساخت صنایع پرآبخواهی چون فولاد در شهر های کویری ایران من جمله یزد و اصفهان اشاره می کند و مدعی است سالانه ۶/۵ درصد از آب شهر اصفهان که از زاینده رود تامین می شود در کارخانه ذوب آهن اصفهان مصرف می شود.

در انتها این مستند به این موضوع می پردازد که ذی نفعان سد سازی و باند آب که حال فربه، بی پروا و دارای نفوذ سیاسی شده اند دیگر با سد سازی اقناع نمی شوند و برای مقابله با بحرانِ آبی که نتیجه اقدامات خودشان است، به دنبال سازه های آبی کلان تر یعنی تونل های انتقال آب هستند و مشخصا به انتقال آب از خلیج فارس به یزد و سمنان اشاره می کند و تاکید دار اگر سد سازی تنها اثرات زیست محیطی و اقتصادی داشت، انتقال آب علاوه برا این ها دارای اثرات منفی اجتماعی، سیاسی و اقلیمی نیز خواهد بود.

شاید از نمونه آثار سیاسی آن بتوان شکل گیری بغض و کینه غیرضروری و کاذب بین شهروندان استان های مبدا و مقصد انتقال آب نام برد. سال هاست که اصفهانی ها یزد را مسئول کمبود منابع آبی خود می دانند و به ادعای یکی از حاضران جلسه اخیر اکران و نقد مستند مادرکشی در یزد، بسیاری از شهروندان خوزستانی معتقدند برکناری اخیر استاندارشان نتیحه موضع گیری های استاندار یزد در خصوص انتقال آب است اما بنا بر شنیده ها تغییرات ناگهانی و گسترده در سطح مدیران استان خوزستان و تنش با وزارت صنایع، دلیل اصلی برکناری استاندار این استان بوده است.

و از سوی دیگر جالب توجه است که این مستندِ جسور، برخلاف تبلیغات روزمره ای که همه با آن مواجه هستیم، به هیچ عنوان افزایش مصرف خانگی آب را عامل بحران آب در کشور نمی داند اما شاهد هستیم که در کشور جریاناتی با القای بحران آب خانگی سعی بر ایجاد التهاب در جامعه دارند؛ شاید بتوان نتیجه گیری کرد که ذی نفعان اقتصادی انتقال آب با تبلیغات کاذب می خواهند موج مطالبه مردمی ایجاد کرده تا به پشتوانه این موج مسیر انتقال آب را هموارتر از پیش نمایند.

در نهایت حرف مستند مادر کشی این است که مشکل کمبود آب در ایران خشکالی، کاهش باران و سو مصرف شهروندان نیست بلکه سو مدیریت منابع کلان آب و باند اقتصادی آب هستند که در حال پیشراندن ایران به نقطه غیر قابل بازگشتی می باشند.

با فرض درست بودن ادعاهای مادرکشی می توان گفت باند قدرتمند آب همانگونه که در دولت های پیشین با سد سازی فربه شده است در دولت یازدهم نیز مهار نمی شود بلکه با پروژه های پیچیده تر انتقال آب در حال ایجاد یک جنگ داخلی در همه ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است.

مستند مادر کشی هرچند توسط مرکزی وابسته به نهاد ریاست جمهوری تهیه شده است اما احتمالا، بی پروایی و جسارتش آن را از رسیدن به اکران عمومی باز خواهد داشت و برای دیدنش راهی جز تکثیر نفر به نفرش نیست.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار