کد خبر: ۲۶۴۲۹۷
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۷:۰۵ 22 July 2016
چندی است  که معدن‌کاری‌های بی‌رویه در استان موجب گلایه بسیاری از ساکنان نزدیک به این معادن شده است؛ آنهایی که معتقدند این معدن‌کاری‌ها طبیعت استان و محل سکونت آنها را  تحت تاثیر قرار داده است و سعی دارند از طرق مختلف صدای خود را به گوش مسئولان برسانند و مانع آسیب بیشتر به طبیعت شوند. آنانی که با طبیعت پیوند خونی دارند و از بیماری و رنج این عضو خانواده سر از پا نمی‌شناسند و از هیچ اقدامی برای صیانت از این طبیعت خداداد، دریغ نمی‌کنند.

ملاحظاتی که لحاظ نمی‌شود
روی دیگر سخن با سازمانی است که مجوز استفاده از معادن را صادر می‌کند. گویا تنها موردی که در این مجوزها مهم نیست، ملاحظات زیست‌محیطی است. بعضی از کسانی که مجوز معدن می‌گیرند تعهدی به حفظ و مراقبت از طبیعت ندارند. آن‌قدر تکنولوژی استخراج این معادن، قدیمی ‌است که این معدن کاران بیشتر شبیه تاراج کننده محیط طبیعی و انسانی هستند تا یک بهره‌بردار از معدن! اینان با طبیعت اطراف معدنشان کاری کرده اند که هیچ کس با مال بی‌صاحب هم نمی‌کند و زخمی ‌بر گرده آن زده‌اند که بازسازی آن شاید محال و ناشدنی باشد. کردار ایشان به آدم‌هایی می‌ماند که وقتی می‌خواهند از میوه درختی استفاده کنند بلایی سر درخت می‌آورند که از آن درخت نه بیخ و بنی می‌ماند و نه شاخه‌ای!
شاید کسانی که پی در پی مجوز بهره برداری از معدن می‌دهند فکر کنند که این نوع عملکرد، گره کور اشتغال را باز کند و شاید خیال کنند معدنی که قرار است از آن بهره برداری شود فرسنگ‌ها از شهرشان دور است و اگر زیانی در پی آن معدن باشد، به خاطر دوری مسافت گزندی به ایشان و محل زندگی آنها نمی‌رسد و شاید دلشان نسوزد برای مردم ندوشن و توران که معدن تیشه زده است بر سلامتی و ایمنی آنها و کسب و کارشان و در یک کلام به زندگی آنان.
مردمان اینجا اگرچه مثل شهری‌ها از درآمد خوب و رفاه نسبی و خدمات مناسب آموزشی، بهداشتی و درمانی و نظایر آن بی بهره‌اند؛ در عوض دل خوش بودند که در هوای پاک تنفس می‌کنند و در کنار طبیعت بکر و دست نخورده روزگار می‌گذرانند اما امروز به خاطر معادنی که سر سوزن منفعتی برای آنان ندارد این هوا و آن طبیعت را هم از دست داده‌اند.

افزایش فرسایش خاکی
پوشش گیاهی در هر منطقه از فرسایش خاک جلوگیری می‌کند. در جاهایی که پوشش گیاهی وجود ندارد و یا کم است طی سالیان متمادی ذرات ریز از سطح خاک برداشته می‌شود و سنگ‌های درشت تر بر جا می‌ماند. این سنگ‌ها حالت یک سنگفرش طبیعی را در سطح خاک ایجاد می‌کنند و مانع از فرسایش ذرات خاک بیابان به وسیله باد می‌شوند اما فعالیت‌های بی‌ضابطه معدن کاری هم پوشش گیاهی را نابود و هم اثر سنگفرش طبیعی را خنثی می‌کند. در این صورت ذرات خاک بدون محافظ شده و به سهولت در معرض فرسایش باد قرار می‌گیرد و پس از این‌که باد شروع به وزیدن کرد ذرات خاک از سطح برداشته و همراه باد می‌شوند.
از طرف دیگر باد غالب یعنی بادی که در بیشتر مواقع به سمت یزد می‌وزد از جهت شمال غرب می‌آید. یعنی ذرات خاکی که از بیابان‌های ندوشن همراه باد شده‌اند در مسیر خود ناگزیر از یزد هم گذر می‌کنند و این است شروع داستانی به نام گرد و غبار که منشا آن نه کشوری خارجی و نه دشت‌های غربی ایران بلکه بیابانی است که فاصله‌اش چند ده کیلومتر از شمال غرب و غرب یزد است و به سمت شهری می‌آید که با هزاران آمال و آرزو و صرف پول‌های زیاد تمیز و آباد شده و تبلیغات زیاد ما آن را بیشتر از آن که هست بزرگ و مهم جلوه داده است. گرد و غبار نه با اجازه کسی می‌آید و نه با درخواستی کسی می‌رود. وقتی آمد آسمان آبی روز را خاکستری و شب‌های پرستاره یزد را تیره می‌کند، ریه‌های ساکنانش را بیمار می‌کند و نفس‌ها را به شماره می‌اندازد و خلق‌ها را تنگ می‌سازد.
قرار نیست با انداختن تقصیر به گردن فلان کس و یا این و آن نهاد، خاطر کسی آسوده شود. این موضوع حتی مثل آلودگی هوا نیست که بتوان با اجرای طرح زوج فرد، تعطیلی مدرسه و کارخانه و با کشت درخت جلوی آن را گرفت. وقتی این مهمان ناخوانده آمد، یزد به جای این‌که شهر دوچرخه‌ها، پایتخت کتاب و بچه‌ها و.... شود شهر بی روحی می‌شود که دست همگان بسته و چاره شان مضطر شده و همه نگاه‌ها به آسمان دوخته می‌شود که شاید بارانی و یا بادی شر این گرفتاری را از سر این مردم کم کند.
محمد جعفری
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار