آناهیتا استخری
نام بزرگِ بزرگان را بسیار ستودهاند و در وصف شخصیت و یا کار آنها مطلب
فراوان نوشتهاند. شعرا و اندیشمندان و دانشمندان و هنرمندان به سبب همین
ستایشها و یادهاست که نامشان بر صفحه تاریخ باقی میماند و جاودانه
میشود. گویی برای شاعری ماندگار شدن، تنها نوشتن شعر کافی نیست. باید
کسانی باشند که این شعرها را بر دو دیده بگذارند و با نوشتن شرح حال شاعر،
ما را از وجود گرانقدر او آگاه کنند. این وظیفه در غرب بر عهده منتقدین
ادبی و هنری است. نقد نه به معنای گرفتن ایرادات و مشکلات یک اثر. بلکه
نشاندادن تمام قد هنرمند و کارش و نیز ثبت نام او بر جریده عالم است. در
ایران اما به طور سنتی این وظیفه را تذکره نویسان بر عهده میگرفتند. درست
مانند منتقدین ادبی غرب، تذکره نویسان ایرانی در روند تکامل هنری ایران
بسیار نقش داشتند. اما گاهی پیش آمده که این تذکره نویسان نیز خود به شهرت
برسند. شاید بتوان گفت مشهورترین تذکرهنویس ایرانی عطار نیشابوری بود که
نه تنها بر روند شعر و شاعری ایران تأثیر گذاشت، بلکه تذکره نویسی را نیز
متحول کرد. اردشیر خدا رحم بنشاهی الهآبادی متخلص به خاضع یکی از همین
تذکرهنویسهای ایرانی است که بدون او شاید نام خیلی از سخنوران یزدی به
طور کامل فراموش میشدند. اما تلاش او باعث شد که با بسیاری از شعرای شهر
آشنا شویم.
زندگی نویسنده
در سال 1280 اردشیر خاضع در اله آباد رستاق یزد در خانوادهای زرتشتی به
دنیا آمد. طبع شعری داشت و شاعری را از همان جوانی آغاز کرد و تخلص خاضع را
برای خود برگزید. از کتاب خاطرات او میشود اطلاعات زیادی در مورد زندگی
او به دست آورد و جزئیات زیادی را فهمید؛ خاطراتی شیرین با وقایعی نه فقط
مربوط به خود او بلکه در ارتباط با فرهنگ و مدل زندگی مردم صد سال پیش. یکی
از مهمترین اتفاقات در زندگی او سفر به بمبئی هندوستان بود. اولین اقدامش
در بمبئی تأسیس یک کتابفروشی به نام کتابفروشی خاضع بود. در کتابفروشی
خاضع به فروش کتابهای فارسی پرداخت. همچنین بعدها در هندوستان به نشر کتب
فارسی پرداخت و روزنامهها و جراید فارسی را به دست علاقهمندان در بمبئی
رساند. خدمات او به زبان فارسی کم نبودند که به برخی از آنها اشاره خواهیم
کرد. اما شاید مهمترین آنها روشن نگاه داشتن چراغ زبان فارسی در
هندوستان بود. کشوری که شعرایی چون اقبال لاهوری و بیدل دهلوی را پرورش
داده بود حیف بود که بهخصوص تحت نفوذ زبان انگلیسی از فارسی غافل شود.
خاضع این موضوع را به خوبی درک میکرد و نیک میدانست که مصلحت نیست که این
زمزمه خاموش شود. برای همین کار او پاسخی شد به نیاز دوستداران زبان و
ادبیات فارسی و برخی را نیز با این قند ملیح آشنا کرد. خاضع در نهایت در 20
اردیبهشت سال 1366 در بمبئی دار فانی را وداع گفت.
آثار ادبی
خاضع را بیشتر به خاطر ستایشی که از شعرای یزد کرد میشناسند. اما خود او
نیز شاعری توانا بود. از او دو مجموعه به عنوان دیوان خاضع و کلیات خاضع به
چاپ رسیده است که مجموعه اشعار او را در بر میگیرد. از مطالعه اشعار او
میشود فهمید که خاضع شاعر خوبی است و به خصوص با سبک هندی و زبان فارسی
آشنایی دارد. مضامین نو و پرهیز از تکرار یکی از ویژگیهای شعر او است.
همچنین کتابی با عنوان رباعیات خاضع چاپ شده است که تنها اشعار رباعی او را
شامل میشود. همچنین به دلیل ارتباط مداوم با روزنامهها و کتب فارسی،
دوری از وطن سبب نشد که او از تغییرات ادبی ایران بیخبر بماند. یزدگردنامه
منظوم و اشک مادر از دیگر آثار او به شمار میروند که به طور جداگانه به
چاپ رسیدهاند. در زمینه تحقیق و پژوهشهای او نیز میشود به آثاری مانند
نامه گذشتگان و همچنین تاریخچه زادگاهش یعنی اله آباد اشاره کرد. یکی از
مشهورترین آثار او خاطرات خاضع است. در این اثر میشود اطلاعاتی جالب و
مفید در مورد زمان حیات شاعر پیدا کرد؛ اطلاعاتی که ممکن است از نگاه
بسیاری از نویسندگان پنهان مانده باشد. این کتاب به ویژه از سمت زرتشتیان
استان یزد با اقبال خوبی مواجه بوده است و الحق که کتاب شیرینی است. اما
معروفترین اثر او تذکره سخنوران یزد است که در اینجا قصد داریم به همین
اثر بپردازیم.
تذکره سخنوران
وقتی از شعرای یزد سخن میگوییم بیاختیار به یاد وحشی بافقی و فرخی یزدی
میافتیم که بیتردید دو تن از مشهورترین شعرای استان یزد هستند و نامشان
حالا در سراسر ایران معروف و مشهور است. ادیبانی مانند میرحسین یزدی شاید
بسیار کمتر از این دو شاعر شناخته شده باشند. تعداد شاعران یزدی که اهل
کتاب و مطالعه میتوانند نام ببرند شاید از 10 تن تجاوز نکند. به همین دلیل
ممکن است یزد را همانند شیراز شهری شاعر پرور تصور نکنیم. اما خاضع اله
آبادی نام 1153 شاعر استان یزد را فهرست کرده و به شرح حال و ذکر
نمونههایی از آثار آنها پرداخته است که نتیجه، کاری است بسیار ارزشمند و
سترگ که با تصور عمومی از فضای ادبی یزد بسیار تفاوت دارد. به عنوان یک
مثال، یاری یزدی شاعری نیست که در سراسر ایران شناخته شده باشد و در نتیجه
در جستوجوهای اینترنتی هیچ ردی از این شاعر به چشم نمیخورد اما خاضع
نمونهای شیرین از یاری ارائه میکند به شکلی که خواننده هوس میکند چند
بیتی بیشتر از این شاعر بشنود. این کتاب تذکره که در دو جلد تهیه شده است
شامل یاد 721 شاعر کهن و 432 شاعر معاصر میشود. داشتن فهرستی به این بلندی
حتی اگر تنها به ذکر نام هم بسنده کرده باشد بسیار ارزشمند است. شرح حال و
ذکر نمونه ارزش کار را بینهایت ساخته است. حالا اثر ارزشمند او مبنای کار
بسیاری از محققین است که میخواهند در مورد سیر تاریخی شعر و ادب در استان
یزد پژوهش کنند و کمتر مقالهای در مورد سخنوران یزد به چشم میخورد که
از این کتاب به عنوان مرجع استفاده نکرده باشد. به خصوص کتاب فهرست مشاهیر
ایران نوشته ابوالفتح حکیمیان بسیار از تذکره خاضع سود برده است.
ژرفای اثر
تمامی شعرا و سخنورانی که در تذکره خاضع فهرست شدهاند شاعرانی نیستند که
به طور حرفهای به شعر پرداخته باشند. از برخی شعرا شاید تنها یک اثر یا
چند بیت در دست باشد. اما خاضع آنها را در رده شعرا گنجانده است. این
موضوع شاید استفاده از کتاب را سخت کرده باشد، اما سبب میشود که کتاب به
شکل اعجابآوری جامع باشد. به نظر من این حجم بالا از نامها و یادها نه
تنها چیزی از ارزش کتاب کم نمیکند، بلکه آن را در ردیف بهترین تذکرههای
استان قرار میدهد. به زحمت میشود شاعری یزدی پیدا کرد که در تذکره خاضع
ذکری از او نرفته باشد اما بسیارند شعرایی که تنها یادی که از آنها رفته
است در کتاب خاضع باشد. منابع دیگر نیز اگر یادی از آنان کردهاند، مبنای
کارشان همین اثر بوده است. هر چه باشد تلاش این بزرگوار در جمعآوری چنین
حجم بالایی از شعرا بسیار ستودنی است، هرچند به دلیل حجم بالای کار، کتاب
از خطا دور نبوده است. به عنوان مثال برخی از شعرا چند بار با نامهای
متفاوت ذکر شدهاند. به همین دلیل اصلاح اشتباهات تذکره خاضع میتواند خود
حرکتی بزرگ و با ارزش باشد که کار محققین در آینده را بسیار سادهتر و
دقیقتر میکند.
مرجعی برای پژوهش در مورد آداب و رسوم ایران باستان
یکی از کارهای بسیار ارزشمندی که خاضع انجام داده فهرست کردن شعرا و
سخنوران زرتشتی است. در هیچ منبعی پیش از تذکره خاضع شعرای زرتشتی با این
دقت فهرست نشدهاند. از طرف دیگر منابع مطالعه آیینها و باورهای زرتشتی
بسیار محدود است. جدا از کتاب تذکره سخنوران، در کتاب خاطرات او میتوانیم
به اطلاعات ارزشمندی در مورد باورهای زرتشتیان یزد دست پیدا کنیم.
نکته جالب در مورد این خاطرات این است که خاضع مطالب را به شکل خاطره بیان
میکند و خود بخشی از داستان است. چنین رویکردی نه تنها جذابیت داستان
را بالا میبرد بلکه سبب میشود تا اطلاعات به دور از قضاوت و جانبداری به
خواننده منتقل شوند. شرح برخی از این آیینها را تقریباً در هیچ اثر مکتوب
دیگری نمیتوان پیدا کرد. همین موضوع این دو کتاب را در کنار هم به منابعی
بینظیر برای مطالعه آیینهای باستانی ایرانزمین تبدیل میکند. لازم است
بگوییم که علاقهمندان و محققین میتوانند نسخههای چاپی و نیز اصلی این
کتاب را در کتابخانه وزیری، جنب مسجد جامع کبیر یزد پیدا کنند.
دیگر تذکره نویسان یزدی
همان طور که گفتیم تذکره خاضع از کاملترین تذکرههایی است که برای سخنوران
یزدی به رشته تحریر در آمده است. به خصوص شاعر بودن خاضع سبب شده است که
انتخاب اشعار نمونه با دقت زیاد و با سلیقه انجام بگیرد و عموماً ابیات ذکر
شده از یک شاعر، بهترین نمونه شعر آنهاست. اما این مجموعه تنها تذکره
موجود برای مشاهیر و سخنوران یزد نیست. اولین تذکرهای که مخصوص به یزد
نوشته شد تذکره میکده نوشته سید محمد علی مدرس وامق بود که 62 تن از شعرای
عصر قاجار را که همعصر خود وامق بودند فهرست کرده است. استاد حسین مسرت در
مقالهای 100 عنوان کتاب تذکره بزرگان یزد را ذکر کرده است که بسیاری از
آنها به کوشش همین محقق و مؤلف تصحیح و چاپ شدهاند. مسرت همچنین تذکرهای
منظوم برای 22 تن از شعرای استان سروده است که 41 بیت دارد و بسیار شیرین
است. نگاهی اجمالی به این صد عنوان نشان میدهد که یزد چه ظرفیتهای
ویژهای دارد که بسیاری از آنها تا به امروز نادیده گرفته شدهاند.