پایان احمدی نژاد/ چه کسی از مناظره زنده ترسید

به گزارش «تابناک یزد»، احمدی نژاد ردصلاحیت شد و برای همیشه تاریخ کنار گذاشته شد. اما این پایان همراه با بروز و تحقق یک سنت الهی بود.

 

پایان احمدی نژاد
ماجرا را باید درست دید؛ احمدی نژاد اول در افکار مردم حذف شد و بعد در نهادهای انقلاب. ردصلاحیت احمدی نژاد همراه با رشد فهم عمومی و شناخت جامعه از وی بود و این دستاورد بزرگ، بدون شک جز عنایت الهی میسر نبود؛ سنتی که در نسبت "ولی و امام امت" با مردم فهم می شود.
تردیدی در ردصلاحیت احمدی نژاد توسط شورای نگهبان نبود. عملکرد وی در زمان ریاست جمهوری، مهمترین دلیل ردصلاحیت اش بود. از "قانون شکنی ها" تا "اختلاف افکنی ها". در یک جمله "غیرقابل پیشبینی بودن" و "غیرقابل پیشگیری بودن" مهمترین دلیل کنار گذاشتن او محسوب می شد. اما این تصمیم نیازمند شناخت مردم بود که میسر شد. ایامی که گذشت فرصتی فراهم کرد تا مردم هم او را کنار بزنند. بسیاری از طرفداران وی پیش از شورای نگهبان او را حذف کردند و این بدون شک از امداد الهی بود.
کسانی که از یک سال پیش یقین داشتند چارچوب حقوقی و قانونی جمهوری اسلامی موجب ردصلاحیت وی در شورای نگهبان می شود همواره از یک امر نگران بودند، و آنهم شناخت مردم و توجیه افکار عمومی. ماجرای پشت بلنگو معجزه ای بود که پرده ها را انداخت و فهم عمومی را ارتقا داد.
 توصیه "پشت بلندگو" را باید در نسبت "رحمت و عضب" الهی فهم کرد.
رحمتی که با آخرین تلاش های ولی امت برای حفظ یک فرد جاری شد. ردصلاحیت احمدی نژاد در شورای نگهبان بر همگان آشکار بود. اما رهبری نخواستند او به جایی برسد که ردصلاحیت شود. خیرخواهی کردند و خواستند بماند. گفتند؛ این توصیه هم برای "شما" مفید است و هم "کشور". اما خودش نخواست و رفت.
ولی امت چنین است؛ در بدترین روزگار نیز تلاش می کند دست آدم خطاکار را بگیرد و حفظش کند. اما اگر باز هم اصرار کرد و نخواست و دست یاری را پس زد، سنت الهی چنین است که برای همیشه تاریخ حذف شود.
 
پدیده انتخابات؛ شورای نگهبان
ردصلاحیت های این دوره را نباید تنها انتخاباتی تحلیل کرد. انتخاباتی که در آن رشد افکار عمومی شکل بگیرد بالاترین سطح انتخابات است. انتخاباتی که در آن مشروعیت نهادهای انقلاب اسلامی تقویت شود را باید قدر دانست.
ردصلاحیت های این دوره از احمدی نژاد گرفته تا علی زاکانی  و حاجی بابایی و محمد هاشمی و غیره و تایید صلاحیت روحانی تا جهانگیری نشان داد که شورای نگهبان جز قانون و شرع ملاک دیگری را مدنظر قرار نداده است.
احمدی نژاد ردصلاحیت شد چون میزان حال فعلی افراد است.
زاکانی و بقیه ردصلاحیت شدند چون علیرغم همه شایستگی ها سابقه اجرایی کافی نداشتند.
و غرضی ایندوره ردصلاحیت شد چون مثل مرحوم هاشمی در سال 92 سنش بالاتر از سن قانونی و منطقی برای تصدی یک مسئولیت اجرایی بزرگ بود.
شورای نگهبان این دوره از انتخابات هم محبوبیت بیشتری یافت و هم مشروعیت فراتر از گذشته.
 
چه کسی از مناظره زنده ترسید
روز گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه مناظره های این دوره از انتخابات زنده نیست. با انتشار این خبر حجم بالایی از واکنش ها و مخالفت ها در رسانه ها و شبکه های اجتماعی شکل گرفت.
نامزدهای انتخاباتی نیز به ترتیب موضع انتقادی گرفتند. در حالیکه علی رضا زاکانی و محمدباقر قالیباف دولت را در این تصمیم مقصر دانستند، روحانی نیز با درخواست تجدید نظر در این تصمیم، خود را معترض نشان داد.
اما ترکیب شورایی که چنین تصمیمی گرفته است بدین نحو است؛ دادستان کل. رئیس صدا و سیما. نماینده شورای نظارت. وزیر کشور و در نهایت دبیر هیات مرکزی اجرایی.
طبیعی است که حداقل 3 نفر در این جمع باید رای مخالف به پخش مناظره ها بصورت زنده داده باشند. وقتی روحانی اعتراض می کند یعنی خواسته است نشان دهد که مخالف این تصمیم است. اما باید دید نماینده های وی نیز در جلسه مخالف بودند؟
از این جمع یک نفر رای خودش را علنی کرده است. صداوسیما اعلام کرد که مخالف این تصمیم بوده است. با این توصیف حداقل یک نفر از دولتی ها نیز با این تصمیم موافق بوده است. شاید در آینده مساله روشن تر شود.
 
آهنگ کودکانه، آشنا را دست انداخت
مشاور روحانی با یک آهنگ کودکانه به خطا افتاد و دچار یک گاف اساسی شد. اخیرا یک فایل صوتی از موسیقی کودکانه و البته انتخاباتی در حمایت از قالیباف منتشر شده است که برخی رسانه ها حامی روحانی آنرا تلاش انتخاباتی ستاد قالیباف دانستند.
همین خبر هم باعث شد حسام الدین آشنا در شبکه اجتماعی خود علیه قالیباف موضع بگیرد.حال آنکه این فایل صوتی و شعرکودکانه مربوط به سال 92 است و توسط هواداران قالیباف تولید شده است، نه ستاد وی.

به نظر می رسد برای رقابت منصفانه کسب اطلاعات دقیق و کامل یک ضرورت است واگرنه مردم متوجه  بداخلاقی ها می شوند و بی تردید نتیجه عکس می دهد.

 

 

الف