تابناک کهگیلویه و بویراحمد / اجتماعی ، با گذشت حدود 10 ماه از حادثه غم انگیز سقوط هواپیما در دنا که با توجه به فصل و موقعیت محل سقوط ، استان کهگیلویه و بویراحمد چندین ماه درگیر تعیین وضعیت پیکر جانباختگان و لاشه هواپیما بود. در عملیات جستجو مهمترین رکن ، نیروهای کوهنورد محلی بودند که با توجه به چالاکی و آشنایی کامل آن ها بر منطقه ، بسیاری از اقدامات موثر از طرف همین نیروها صورت می گرفت. مهدی پورابراهیم، مسئول پایگاه جادهای سیسخت استان کهگیلویهوبویراحمد است که در طرح امدادونجات زمستانه عملیاتهای سخت و نفسگیری را تجربه کرده است. او در بخش هایی از گفتوگو با «شهروند» که از روزهای سخت نجاتگران کوهستان و جاده در برف و بوران میگوید ، اشاراتی هم برخی حوادث پیش آمده در عملیات جستجو پیکر جانباختگان حادثه سقوط هواپیما در دنا می کند.
او در پاسخ به این سوال که "مسئولیت پایگاههای امدادونجات در زمستان چقدر متنوع و مختلف است؟" می گوید:امدادونجات زمستانه در هر پایگاه و منطقهای با یک پروتکل خاصی اجرایی میشود؛ مثلا پایگاهی با محیط کوهستانی، با پایگاهی با محیط کویری تا حدودی با هم تفاوت دارند؛ ولی در مجموع تمام حوادثی که مربوط به زمستان است، یعنی به واسطه بارشهای زمستان اتفاق میافتد، در این طرح گنجانده و پیشبینی شده است. مثل برف و آبگرفتگی، کولاک و بهمن یا گیر افتادن مردم در گردنهها.
١٢٨ روز جستوجوی نفسگیر در برف
پور ابراهیم در پاسخ به این درخواست که "از ماموریتهای سخت سالهای اخیر برایمان بگویید" ، بیان می کند :
تقریبا هر سال حوادث مختلف و عملیاتهای سخت را تجربه میکنیم؛ پارسال که سقوط هواپیما در منطقه دنا را داشتیم، ١٢٨روز عملیات بدون وقفه در کوهستانهای برفی داشتیم. هر روز یک عملیات جدید، با این تفاوت که تعداد امدادگران بیش از حد نرمال بود. مثلا در عملیاتهای معمولی بین ٥ تا ١٠ نفر درگیر کمکرسانی میشوند، ولی در این عملیات روزانه ٣٠ امدادگر به منطقه اعزام میشدند. هر روز ٤ تا ٥ بار با بالگرد پرواز میکردیم. حالا تصورش را بکنید در هوای خراب و شرایط سخت این حجم از کار به چه شکل میشود. در همین روزهایی که هواپیما سقوط کرده بود؛ دقیقا بهمن ٩٦ بود تا خرداد ٩٧ عملیات ادامه داشت. نزدیک به هشت مورد عملیاتهای سخت و سنگین داشتیم.
ابراهیمی ادامه می دهد :یکی دیگر از سختترین عملیاتهایی که من داشتم مربوط به یک درهنورد بود؛ کسی که نزدیک به ١١ ساعت از پا در ارتفاع ٤٠ متری آویزان شده بود. اتفاقی یک چوپان از حوالی منطقه رد شد و آن صحنه را دید و به ما اطلاعرسانی کرد. وقتی ما رفتیم از ساعت ٩ شب شروع کردیم و تا ٧ صبح طول کشید تا توانستیم او را نجات دهیم. یکی از دوستانش طناب را اشتباهی برید و نزدیک بود من و مصدوم با هم سقوط کنیم.
مسئول پایگاه جاده ای سیسخت می گوید : زمانی در سقوط هواپیما مردمی که عزیزشان را از دست داده بودند، فشار روحی زیادی رویشان بود و بدون تدبیر به کوه میزدند. ما از یک طرف درگیر عملیات جستوجوی مسافران هواپیما بودیم و از طرف دیگر باید به دنبال این افراد میرفتیم و نجاتشان میدادیم که همین مسأله روند جستوجو را کند میکرد، چون ما از کار خودمان میماندیم و ساعتها به دنبال این افراد میرفتیم. به همین دلیل همیشه به مردم توصیه میکنیم پیشتاز نباشند، سعی کنند احساسات خودشان را کنترل کنند و به نیروهای امدادی اعتماد کامل داشته باشند.