مرور روزنامه‌های دوشنبه ۲۴ بهمن ماه
دستگیری متهمان اصلی سرقت از بانک ملی، عیدی‌ها کفاف هزینه‌ها را نمی‌دهد، روز‌های برفی دست و پای پایتخت را بست، دیپلم افتخار پر ماجرا به هومن برق نورد، رونمایی از فاز اول سامانه اینترنتی جزئیات اموال دولت، کرونا در نقطه‌ گذار و شرط ایران برای احیای برجام، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز قرار گرفته اند.
کد خبر: ۱۰۹۲۲۶۷
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۱ 13 February 2023

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز دوشنبه ۲۴ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که رسیدن جانباختگان زلزله ترکیه به سی هزار نفر، سفر رئیسی به چین و تحلیل‌هایی درباره روابط تهران –پکن در کنار تیتر‌هایی همچون سنگ اندازی‌های آمریکا در بازار عراق و مشکل مسافران ایرانی برای تهیه ارز در این بازار در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 
 


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

 

جلاد شاه هم دموکراسی‌خواه شد!


روزنامه جوان طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان جلاد شاه هم دموکراسی‌خواه شد! نوشت: موجودی که در میانه تصویر می‌بینید، شاید برای جوانان امروز ناشناخته باشد، اما برای نسل انقلاب یا تاریخ‌پژوهان معاصر، پدیده‌ای آشناست.

جلاد شاه هم دموکراسی‌خواه شد! /حال ناخوش بورس/سفربه چین و الزامات توسعه روابط اقتصادی
او از تیره بهائیان سنگسرِ سمنان است، چون هژبر یزدانی. خودش می‌گوید بی دین است، بعید هم نیست، چون از مرام عباس افندی تا بی دینی راهی نیست.

او در دوره مسئولیت خود در ساواک، و به ویژه اداره سوم، معتقد بود که مردم ایران لایق دموکراسی نیستند و برقرار شدن آن تنها دست ما را می‌بندد، هم از این روی، هر کس از «بودنِ» خود سخن می‌کرد، به دستور او به آپولو و داغ و درفش رهنمون می‌شد!


او در کمیته مشترک، از شنیدن صدای ناله و فریاد شکنجه شوندگان لذت می‌برد و سر حال می‌آمد! این را شلاق به دستانش می‌گفتند. از همین طریق هم چنان قاپ شاه را دزدید، که به او اختیار داده بود که تلفن‌های هر کس، از جمله مافوق خود نعمت‌الله نصیری را کنترل کند.
او هر از گاه نویسندگانی، چون جلال آل احمد را می‌خواست و به آن‌ها می‌گفت: «اگر در جاده، یک مرتبه احساس کردید که ترمز ماشین‌تان کار نمی‌کند، یاد قلمفرسایی‌های خود بیفتید! تازه در آن زمان هم خودمان یک دسته گل روی قبرتان می‌گذاریم و اجازه شهیدنمایی نمی‌دهیم...!» (این‌ها در یادداشت‌های جلال هست).
او حتی در روز‌های اوجگیری انقلاب هم، «مشت آهنین» را چاره کار می‌دانست و در پاسخ به نگرانی از نهاد‌های حقوق بشری جهان می‌گفت: «به جهنم، هر چه می‌خواهند بگویند»!
او هنگامی که دریافت دیگر ارباب او را نمی‌خواهد، خانه مجلل خود در شهرک غرب را به یکی از سفرای خارجی فروخت و خانه مجلل‌تری در سانفرانسیسکوی امریکا خرید و از ایران گریخت.
او از آن تاریخ، به تجارت ساختمانی مشغول است و بعید است که داد و ستد اطلاعاتی و حتی عملی خود را، با سرویس‌های امریکا، انگلیس و اسرائیل وانهاده باشد.
او «پرویز ثابتی» است که دیروز پس از ۴۴ سال و به گمان آفتابی شدن هوا و البته از سر نابخردی، از لانه خود بیرون زده است! بیش از این کلمات را خرج او کردن، توهین به زبان فاخر فارسی است!

 

سفربه چین و الزامات توسعه روابط اقتصادی

علی‌اصغر زرگر، کارشناس روابط بین‌الملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: دید و بازدید‌های دیپلماتیک در سطح روسای جمهور و وزرای خارجه و نمایندگان خاص دیپلماسی عمومی است و عموما دید و بازدید‌ها نشان دهنده تمایل طرفین برای توسعه روابط است و تلاشی است تا روابط دوجانبه را در ریل مناسبی قرار دهند. البته قبل از هر مسافرتی در این سطح کارشناسان مختلف در سطوح مختلف دیپلماتیک از جمله اقتصادی، سیاسی، فرهنگی موافقت‌نامه‌ها آماده می‌کنند و یا قرارداد‌های خاصی را حاضر می‌کنند و رئیس‌جمهور با هیاتی از دیپلمات‌ها برای تصدیق آن موافقت‌نامه‌ها و حتی اجرای آن سفر می‌کنند. از این جهت سفر رئیس‌جمهور ایران به چین سفری روتین برای بهبود روابط است تا توافقنامه‌ها بین ایران و چین به قرارداد منتهی شود و نشان داده شود تا دو کشور از اراده لازم برای توسعه روابط برخوردارند. البته در این میان چین قبل از سفر رئیس‌جمهور ایران، قرارداد‌هایی را با عربستان منعقد کرد. قرارداد‌هایی که حاشیه‌هایی را هم به‌همراه داشت.

این مورد را باید در نظر بگیریم که چین خود یک ابرقدرت است و کشوری است که از نظر قدرت اقتصادی و حتی نظامی در رده دوم دنیا بعد از آمریکا قرار دارد و نیازمند حجم قابل توجهی از معاملات اقتصادی است و در حوزه خلیج فارس تنها نمی‌تواند با ایران رابطه داشته باشد و باید با سایر کشور‌ها هم قرارداد انعقاد کند تا نیاز‌های بلندمدت پکن برآورده شود. از این رو چین قرارداد‌های بلندمدت اقتصادی و پروژه‌های اقتصادی و نظامی دارد. از این منظر رابطه خوب ایران با چین مغایرتی ندارد که چین قرارداد بلند مدتی با قطر ببندد یا با عربستان داد و ستد مالی زیادی داشته باشد. این قرارداد‌ها و همکاری‌های اقتصادی در معنای نفی توافقنامه ایران و چین به مدت ۲۵ سال نیست. سفر رئیس‌جمهور به چین نیز در همین زمینه است و احتمالا قصد دارند همکاری اقتصادی با چین را تسهیل کنند. خصوصا که اخیرا فرانسه، انگلستان و آلمان؛ ایران را تحت فشار قرار داده‌اند و تا حدودی روابط ایران و اروپا به سردی گراییده است. از این جهت سفر آقای رئیسی به چین مهم است و ایران باید بتواند روابط همه جانبه خود را در چارچوب توافقنامه ۲۵ ساله تسهیل کند. از این منظر مذاکراتی در این زمینه انجام خواهد شد و ایران تلاش خواهد کرد که نظر چینی‌ها را به همکاری بیشتر اقتصادی جلب کند و ایران و چین به تداوم همکاری‌های گذشته خود ادامه دهند. به عبارتی چینی‌ها معطل نمانند که شرایط تحریم‌های ایران چه می‌شود. از این روی، ایران مصمم است که سیاست جهت گیری به سمت شرق را ادامه دهد و آن را تسهیل کند. ایران از نظر دیپلماتیک باید به این سمت حرکت کند. ایران یک توافقنامه مهم کلی با چین امضا کرده است و در قالب آن قرارداد‌های مهم سرمایه‌گذاری نفتی و ... با چین باید منعقد شود و به اجرا گذاشته شود. ایران البته از نظر مسائل بانکی با محدودیت‌هایی روبه‌رو است و این مورد ارتباطی با چین هم ندارد. این محدودیت پاشنه آشیل توسعه روابط ایران و چین است. ایران باید مساله ارتباط بانکی خود را با سایر کشور‌ها به صورت کامل حل کند.

 


حال ناخوش بورس


ژوبین صفاری طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با تیتر حال ناخوش بورس نوشت: حال روز بورس این روز‌ها چندان مساعد نیست. مدت‌هاست سهامداران در انتظار رسیدن روز‌های خوب هستند، اما به محض اینکه بارقه‌های امید خود را نشان می‌دهد باز هم ریسک تازه‌ای ترمز آن را می‌کشد.
بعد از رشد بورس در دی ماه، همه انتظار داشتند که این روند ادامه پیدا کند، اما یک نامه از شورای رقابت همه چیز را به هم ریخت. درواقع یک ناهمانگی در تصمیم‌گیری بر سر عرضه خودرو در بورس باز هم سرمایه‌گذاران را دچار بی‌اعتمادی کرد. همان سناریویی که در دولت قبل هم تکرار شد و اختلاف دو وزارتخانه جرقه ریزش بزرگ بورس را زد، ریزشی که از سال ۹۹ ادامه داشت و دیگر اعتماد به بازار سرمایه از دست رفت. حالا، اما با عرضه خودرو در بورس امید بر این بود که رویکرد دولت به بازار تغییر کرده و البته قرار است با این فرآیند زیان خودروسازان جبران شود. زیانی که حاصل سال‌ها دخالت دولت‌های مختلف در اداره این صنعت بوده و قیمت‌گذاری دستوری بر این زیان افزوده است. با این حال باز هم پای قیمت‌گذاری دستوری و دخالت دولت به میان آمد. هرچند بورس در دولت قبل محلی برای جبران کسری بودجه از جیب سهامداران و مردم شد، انتظار می‌رفت که رویکرد دولت جدید متفاوت باشد. اما در این بین مطرح شدن شرط ورود خودرو به بورس نشان داد که دولت هم چشم به بازار برای جبران بخشی از کسری بودجه دارد. واریز ۸۵ درصد از مابه‌التفاوت قیمت خودرو‌ها در بورس به حساب خزانه دولت موید این نکته است. اما باید در نظر داشت که بازار سرمایه در کنار بازار پول دو بال اصلی اقتصاد کشور هستند که حال هر دوی آن‌ها با دخالت‌های مستقیم دولت خوب نیست.


مشکل اصلی اقتصاد همواره دخالت دولت در آن است. روزی که اقتصاد بتواند با فرآیند اصلی بازار و به دست بخش خصوصی هدایت شود آن روز می‌توان امید داشت که مشکلات کلان اقتصادی هم حل شود. حالا، اما سهامداران هم امیدی به اینکه رویکرد دولت جدید نسبت به بازار سرمایه تغییر کند، ندارند. هرچند باید دید در ادامه می‌توان امید داشت که ذی‌نفعان بازار سرمایه بتوانند دولت را متقاعد کنند که به نفع این بازار اقداماتی را صورت دهد یا خیر.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار