افزایش امار پدیده طلاق در اقشار تحصیلکرده ومرفه جامعه افزونتر است
کد خبر: ۶۰۰۶۵۳
تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۲ 05 May 2018

زنگ هشدار باتکثر فرزندان طلاق"دکتر شهزاد مزدارانی" روانپزشک و استاددانشگاه، براین باور است در جامعه ایرانی پدیده نامیمون طلاق باید بعنوان آخرین راه حل استفاده شود و دراین راستا باید جامعه شناسان وروانشناسان وفرهنگسازان ومسوولان تصمیم گیر و تصمیم ساز با اتخاذ تشریک مساعی و هم اندیشی و انتخاب سبک و سیاق های نوین علمی مورد نیاز جامعه اهنگ طلاق وجدایی را کند کنند ، "دکتر مزدارانی که نسبتا سابقه همکاری طولانی با مراکز متعدد اسیب های اجتماعی دارد خاطرنشان می کند بنده بعنوان یک معلم دانشگاهی وظیفه دارم اعلام کنم برای جلوگیری از اسیب های اجتماعی و تحکیم بنیان خانواده نیازمند به مدیریت پنجره واحد تصمیم گیری می باشیم و با روندکنونی و وجود مراکز متعدد موازی تصمیم گیری واجرایی، در کشور، متاسفانه همچنان امار طلاق وتبعات پیرامونی ان تغییری نمی کند و تبعات پیرامونی ان دامنگیر جامعه و نسل های اتی خواهد شد.
این روانپزشک,دلایل عمده امار طلاق، در جامعه را هجمه های فرهنگ مبتذل غرب، و تبعات اثرات سو و هدفمند ماهواره ها و شبکه های مجازی ‌و بعضا الگوبرداری خانواده ها از فیلمهای غربی ، ونیز عدم حساسیت خانواده ها نسبت به روابط دوستی فرزندانشان با جنس مخالف ... ابراز کرد و تاکید کرد؛ اکنون علت های شاخص طلاق به نحوعلمی شناسایی شده ونیاز به درمان داردونیز مسولان امر با ید تسریعا چاره اندیشی نمایندو درغیراینصورت با تداوم روند کنونی و تکثر فرزندان طلاق ، علاوه بر صدمات روانی به خانواده و جامعه نسلهای آتی هم با چالش جدی مواجه خواهندشد گفتگویی با این استاد دانشگاه انجام داده ایم که می خوانید؛

---لطفا بعنوان اولین سوال بفرمایید، پدیده طلاق ازنظر جنابعالی تا چه اندازه‌ای قابل پذیرش است؟
مباحث طلاق مقوله پیچیده چندجانبه است ومسایل بسیاری می توانددر رخ داد این مسائل تاثیرگذار باشد.

--- بنظر جنابعالی درکشورما چه عواملی بیشترین تاثیرگذاری در بروز این پدیده دارد؟
درحال حاضر مسائل اقتصادی ، اختلالات روانی ، نظیر غمگینی، افسردگی، پریشانی، تنها یی ، تاثیر گذار باشند ودر عین حال دراین شرایط همسرانی که یکدیگر رادوست دارند و یکدیگررا درک می کنند این عوامل نمی توانند عامل طلاق وجدایی باشند

--- موارد مطروحه فوق الذکر که صرفا نمی توانند عامل جدایی باشند ، لطفا بفرمایید علت امار بالا طلاق درکشور چیست ؟
بنده عمیقا باوردارم مسوولان مربوطه اقداماتی انجام داده اند و در تلاش بر کنترل وکاهش آمار طلاق می باشند واما اینکه آیا دراین راستا موفق بوده اند ؟ به زرس قاطع می گویم خیر.

-- لطفا بفرماییدعلت عدم موفقیت مسوولان امر چیست ؟
بنده اعتقاد دارم تاکنون کارهای روبنایی صورت گرفته است و کارهای زیربنایی مغفول مانده است و همین امر علت شکست ما در مواجه با آسیب های اجتماعی می باشد. بعنوان مثال خانواده ایی برای جدایی مراجعه می کنند آنهارا آشتی میدهیم و نمی آییم مسائل زیربنایی آن را علت یابی کنیم و درمان ریشه ایی کنیم فقط آشتی میدهیم و پس ازمدتی چون درد وزخم درمان نشده است مجددا و به کررات مراجعه برای جدایی می کنند و .....باید علت وریشه طلاق بصورت فردی شناسایی شود و درمان تخصصی صورت گیرد اینکه کارشناسان مرتبط یک شیوه درمان گروهی دارند وبرای همه همان درمان را تجویز می کنند که این سبک وسیاق کارساز نیست .درمان آسیب های اجتماعی یک کارگروهی را می طلبد که با بهره گیری از ابزارهای علم باید درمان صورت گیرد اکنون درکشور از روشهای سنتی سالیان دور استفاده میشود در حالیکه دنیا در مبحث آسیب های اجتماعی و مشاوره از متدهای علمی روز استفاده می کنند و مشاوران و درمانگران باید تغییر نگرش دهندو از شیوه های علمی بهره وری کنتد درحال حاضر مراکز درمانی موازی بسیاری وجود دارد و هرمرکزی طبل خودش می کوبد واگر این مراکز هم بازخورد از کار خودش نگرفته باشد همچنان بطور مستمر فعالیتهای سنتی را ادامه میدهند بنده بعنوان یک درمانگر که روزانه مراجعات مکرری دراین رابطه دارم نمیدانم وظایف دانشگاه علوم پزشکی، بهزیستی، آموزش وپرورش کدام درمان است !!!و کدام پیشگیری است!!! ....فی الواقع یکی ازمعصلات آسیب های اجتماعی این است که نه تنها ساختار ها وعملکرد و شرح وظایف ناکارامدو غیر تخصصی است بلکه تعریف درستی درمباحث شرح وظایف صورت نگرفته است حالا وقتی ما نمیدا نیم مشکل چیست چگونه انتظار دارید، مشکل حل شودو چگونه توقع روند نزولی امار دارید!!

---آقای دکتر بنظر میرسد افرادهای متمول ویا سطح متوسط به بالا می تو انند از خدمات مشاوره ایی بخش خصوصی بهره ببرند وان دسته که ازنظر اقتصادی درطیف پایین جامعه هستند اگر به بهزیستی ویا به مراکز مشاوره ایی دولتی دیگر مراجعه نکنند ، هیچ رهنمون هدایتگری ندارند؟
بله همینطوره اما من ازشما سوال می کنم آیا شما از خدمات مشاوره ایی بهزیستی و مراکز دیگر راضی هستید؟! و ایا باز شنیده اید دیگران رضایت خاطر داشته باشند ؟ آقای دکتر من موافق هستم که عموم جامعه رضایت ندارند و میفرمایید راهکار چیست؟
دولت باید از جنبه های گوناگون حمایت کندو ترجیحا ازنظر اصلاح قوانین موجود ، و ترسیم ساختار پنجره واحد مشاوره ایی ودرمان ....اقدام کند بااین روند کنونی با این همه مراکز متعددهمراستا و بااین همه بودجه مصروفی براستی چنددرصد از مشکلات طلاق را حل کردند!! چقدر زمان و ساعات اداری صرف شده است؟! وخروجی ان چه بوده است ؟ مانیازمند به آموزش نوین تخصصی با هر رده سنین داریم در کدام یک از این مراکز متعدد مرتبط باطلاق مشاور های متخصص بروز وجوددارد، بنده خواهش دارم یکپارچه سازی صورت گیرد آنوقت همه طیف می توانند از خدمات نوین َعلمی همتراز با بخش خصوصی بهره ببرند

-- آقای دکتر آیا خدمات مشاوره ایی روانپزشکی ودرمانی بخش خصوصی مشمولیت طیف مرفه جامعه نمی باشد؟
نه صرفا مرفه، اما بله درست فرمودید، عمدتا طیف مرفه بعلاوه طیف تحصیلکرده به بخش مشاوره ایی ودرمان مراجعه می کنند واز منظر دیگر طیف تحصیلکرده برای پیشگیری و درمان مراجعه می کنددرحالیکه دربسیاری ازموارد ازطیف مرفه باتحصیلات پایین هم می گویند ما خودمان ۴ تا مشاوریم مشاوره چیه!! و یا بسیاری دیگر از افراد مرفه جامعه می گویند مگر ما دیوانه ایم !! که پیش مشاور برویم باتاسف این مسائل هشدار های اجتماعی هستند که باید فرهنگسازان کار بیشتری می کردندو عدم مراجعه بیماران و مراجعه کنندگان به پزشک و مشاوران بعلت ترس از انگ دیوانه بودن ، یک هشدار وزنگ خطر است و یکی از تبعات آن افزایش پدیده طلاق، و آسیب های روانی در خانواده و جامعه می باشد

-- اقای دکتر باوجود اینکه اموزش های قبل از ازدواج به مزدوجین آموزش داده میشود چرا پدیده طلاق همچنان قربانی می گیرد و بنطر جنابعالی ایا استاندارهای علمی اموزش رعایت نمیشود؟
انجام مشاوره های قبل از ازدواج برای پسران ودختران درشرف ازدواج نهایت تا ۲ جلسه می باشدواستاندارد این مقوله در سطح شناخت جزئی است و نمی تواند پاسخگوی اصلی مشاوره باشد وتاکنون عاملی برای پیشگیری از طلاق نبوده است .
---
باتوجه به اینکه آگاهی عامل اصلی دانایی ومهارت زندگی است چرا دراین قشر تحصیلکرده عامل طلاق وجوددارد؟
اتفاقا براساس آمارهای مندرج درقشر تحصیلکرده آمارطلاق دراین طیف چشمگیرتر است

-- پس تحصیلات دانشگاهی نمی تواند عاملیت درتداوم زندگی پایدارداشته باشد،؟
اجازه می خواهم عرض کنم که در جامعه مدرنیته مخاطرات آن هم بیشتر است ، تهاجم فرهنگ مبتذل غرب در خانواده ها ، تاثیروجود اهداف نامرئی و پلشت ماهواره ها و همچنین اثرات سو شبکه های مجازی و بی تفاوتی خانواده ها نسبت به دوستی فرزندانشان با جنس مخالف ، تقید نبودن به تحمل تنگناهای اقتصادی و .....وارتباط مرد وزن درشبکه های مجازی ، تقلید ومشابه سازی با فرهنگ کشورهای غربی ازعواملی هستند چه تحصیلکرده و چه غیر تحصیلکرده را هدف قرار است ومتاسفانه دستاوردی هم داشته است

-- میزان امار طلاق درطبقات فرودست جامعه چگونه است ؟
بمراتب کمتر می باشد و براساس آمارها عرض می کنم

-- لطفا بفرمائید علت پایین بودن امارطلاق درطبقات پایین اجتماعی چیست ؟ درصورتی که این طیف به مراکز مشاوره ایی پیشگیری و درمان بندرت مراجعه می کنند ؟
این طیف براحتی تن به طلاق نمیدهند و مشکلات خانوادگی را تحمل می کنند و دربسیاری ازموارد مادر خانواده بدلیل ترس از قضاوت اجتماعی و تبعات روحی برای فرزندان و فقدان کسب وکار برای امرار ومعاش خود و فرزندان، به ناچار خیانت همسر را می پذیرند ومی گویند بخاطر بچه ها باید تحمل کنم و یا اینگونه می اندیشند که پس ازجدایی فرزندانشان برای ازدواج و یا در روند زندگی اتی با سرکوفت هایی روبرو خواهندشد
-- اتفاقا این طیف با مشکلات شدید مواجه خواهندشد و اثرات ان هم بروز انواع بیماریهای جسمی وروحی در سالمندان می باشدلطفا بفرمایید این طیف چه حمایتهای قانونی رهگشایی دارند؟
دقیقا موافقم ، من تمام سخنم همین است این طیف به مراکز مشاوره ایی کارا هدایت شوند ومهارتهای پیشگیری ویا راههای مقابله با مشکلات را آموزش ببینند و.....

-- در طبقات پایین دست جامعه.بسیاری با معضلات گوناگون مواجه هستند وطبیعتا زندگی زجر اوری دارند ولی زندگی خانوادگیشان شان مستمر است جنابعالی بعنوان یک پزشک پرتجربه بفرمایید، گزینه طلاق وجدایی وسوختن وساختن کدامیک ازنظر ودرمانی اولی تر است ؟
التزام حمایت همه جانبه ازسوی دولت را راهکار میدانم اما میفرمایید برای کاستن ازتالمات خانواده ناسالم طلاق راهکار است من این توصیه را نمی کنم و انگیزه ای برای اشاعه این امر ندارم و تاکیدموکد دارم دولت تغییر نگرش دهد ودر مقوله مسائل زیربنایی کار علمی ، تحقیقاتی ، پزوهشی و ازبعد قوانین و معیشتی بااستاندارها کار عملی کند و بقول حضرتعالی این طیف بمراتب سوختن وساختن کمتری را تجربه کنند البته علتهای بسیاری وجوددارد که شاید بسیاری ازما برای غفلت کرده ایم بنابراین اکنون باید تمام افراد فعالانه درصدد جبران بر بیایم

--- مشخصا بفرمائید چه جبرانی انجام دهیم ؟
فرهنگسازان وهنرمندان بدلیل الگو بودن بیشترین یاریگر می توانند باشند باتاسف طبقات متوسط و فرودست جامعه وبعضا با تحصیلات دانشگاهی حضور در مراکز مشاوره ایی را با برچسب دیوانگی قلمداد می کنند و مشکلات خود راکتمان می کنند و خانواده ها هم مشکلات فرزندان خودرا کتمان می کنندو بدنبال حل مشکل نمی باشند واز درمان روانپزشکی ابا دارندو انباشت مشکلات فرهنگی وعدم اگاهی شاید فرد رابسوی طلاق وجدایی و سوختن وساختن هدایت کند اما بنده از تمامی فرهنگسازان ، پیشگامان ، اساتید وافرادهای تاثیرگذار درهرمقطعی ، در هرمکانی ، خواهش دارم که سطح نگرش جوانان به ازدواج را تغییر دهند

--- آقای دکتر لطفا عبارت "تغییر سطح و نگرش مردم به ازدواج را توضیح بیشتر میفرمایید؟
ایرانیان دارای فرهنگ ونمدن کهن می باشند، ازگدشته تاکنون در کانون خانوادهای ایرانی ارزشهایی چون تعهد به همسر ، فداکاری وفاداری وجودداشته است وباید همه تلاش کنیم تاارزشهای خانواده کمرنگ نشود.

-'-- امار طلاق در چه جوامعی بیشتر است ؟ ،امار طلاق در جامعه شهری بیشتر از جامعه روستایی می باشد ودر استان تهران بیشترین است و هرچقدربسوی جامعه مدرنیته میرویم آمار رشد صعود ی دارد وبراساس امار مندرج اندسته از افرادی که سفرهای خارجی دارند و ان طیف وسیعی که درشهرهای بزرگ مهاجرت دارند آمار طلاق وجدایی نسبتا بالاتر می باشد

لطفا علت چه ارزیابی میفرمایید؟ متاسفانه آشنایی با فرهنگ غرب در برخی از افراد ها تاثیرگذار است حالا می خواهد درهرطیف وهر بضاعت مالی باشد در کشورهای اروپایی کانون خانواده گرم وجودندارد آنها براحتی ازدواج می کنند و براحتی جدا میشوند تحکیم بنیان خانواده، مفهوم چندانی برای آن فرهنگ ها ندارد و طلاق اولین واخرین راهکار برای آنان می باشد اما این توع نگرش و فرهنگ با بافت های اجتماعی ماهمخوانی ندارد فرزندان طلاق در فرهنگ جامعه ایرانی نسبت با فرزندان طلاق اروپایی دچار صدمات عمیق تری می شوند.

-- آقای دکتر سن مناسب ازدواج چندسال است باتوجه به اینکه افراد غالبا دارای تحصیلات عالیه می باشندودر سن قریب ۳۰ سالگی ازدواج می کنند چرا آمارها طلاق غیرقابل قبول است ؟
سن ازدواج زمانی است که اشخاص به سن بلوغ فکری رسیده باشند

--- آقای دکتر طلاق غالبا در افراد تحصیلکرده دردانشگاههای معتبر به وضوح مشهود است یعنی افرادهای باهوش جامعه پس از۳۰ سال به بلوغ فکری نرسیدند؟
ازدواج درست درسن مناسب راهکار پیشگیری از طلاق است ازدواج نه زود هنگام که فرد فکر کند می تو آنست انتخاب های بهتری داشته باشد.و این عامل خود سبب تنوع طلبی درآینده میشود ونه از سن ۳۰ سال بیشتر باشد که دراین سن چون بسوی کمال گرایی حرکت می کند و خواستار تجمیع محسنات باهم می باشد انتخاب برایش مشکل می باشد بنظرم بانوان سنین ۲۲ لغایت ۲۵ و آقایان ۲۷ لغایت ۳۰ سنین مشروط رسیدن به سن بلوغ فکری مناسب می باشد و تاکید می کنم سن به تنهایی عامل نیست گاها فردی در سن ۴۰ سالگی است اما هنوز به بلوغ اجتماعی نرسیده است وزندگی اش را ضعیف اداره می کند الزاما بلوغ فکری ارتباط تنگاتنگی با تحصیلات آکادمیک ندارد
-- بعنوان یک روانپزشک و مشاور بفرمائید طلاق را چه زمانی برای مراجعه کنندگان توصیه میفرمایید؟
هیچوقت ، !!
لطفا علت هیچوقت توضیح بفرمایید؟
بعلت اینکه یک مشاور خوب تصمیم نمی گیرد و صرفا حق انتخاب با مراجعه کننده است ودرروند پروسه یک مشاور سوالات متعددمی کند وگهگاهی هم سوالات چالشی مطرح می کند که خود بیمار یا مراجعه کننده به نتیجه کار برسد و به تبعات ومحسنات پس از طلاق برسد یک مشاور خوب صرفا یک یاریگر در تصمیم گیری است ودربسیاری ازموارد مشکل صرفا بخاطر مساله روانی یکی اززوجین بوده است که با تجویز دارو قابل درمان می باشدونیازی به طلاق نیست اماتاکیدموکد طلاق آخرین راه حل نیست و ما به بیمار و مراجعه کنندگان کمک می کنیم از اتخاذ تصمیم عجولانه خودداری کند تا خود بطور ریشه ای تصمیم گیری نماید

-- لطفا بفرمائید فرزندان طلاق چه صدمات می بینند ؟
صد مات غیر قابل جبران عاطفی واجتماعی و پس از ان اغاز هزارویک مشکل تا آخر زندگی با انان همراه می باشد

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار