«تابناک کرمان»، منصور ایران پور؛ اینجا علاوه بر کمی آب و گرانی بنزین همیشه قطع الرجال بوده، شهری طوفانزده که تنوع سلیقهها در بین مسئولانش بیداد میکند و کسانی بر کرسی ریاست تکیه میزنند که اول به فکر خودشان هستند. روزگاری یکی از جانشینان استانداران قبر مخروبه پدربزرگ خودش را به زیبایی یک امامزاده ساخت و ضریح هم گذاشت. حالا بابا بزرگ شده است مرجع رفع حاجات مساکین. در اقدامی تازه قرار شده همایش علی اکبر خان نفیسی از هزینه فرهنگی این شهر برگزار گردد. معلوم نیست چه اهدافی پشت پرده است. ببینیم علی اکبر خان نفیسی کیست؟.
خانزادهای که پدرانش از پانصد سال پیش پزشکان دربار پادشاهان و حکام ظالم و غیرظالم ایران و کرمان بودهاند. هیچ فردی از حکیمان نفیسی هیچ کار نیکوکارانهای در کرمان انجام نداده و هیچ فقیر بی پولی را مداوا نکرده این را داشته باشید تا برسیم به خود علی اکبر خان نفیسی، خانزاده متمولی که پولش از پارو بالا میرفت و در دوران فقر و فلاکت کرمونی در عهد قاجار و پهلوی جزو خانوادههای بیدرد کرمان محسوب میشد. پدرش طبیب مخصوص اسماعیل خان وکیل الملک حاکم قجری کرمان بود. ایشان همچون پدرشان عادت به حضور در کنار حاکمان و شاهان داشتند. تا جایی که بنا به پیشنهاد اسماعیل خان برای گرفتن مدرک پزشکی به دارالفنون رفت. در حین درس بورسیه ارتش پوسیده قجری شد و به مهندسی ارتش تعهد کار بعد از تحصیل داد. سال ۱۲۵۰ مدرک پزشکی را گرفت و با نظر ناصرالدین شاه مسئول نظارت بر ساخت اولین بیمارستان جدید تهرآن گردید. ببینید ایشان پزشک بودند و نه مهندس ساختمان پس فقط ناظر بود. ناصرالدین شاه به وی لقب حکیم باشی داد و سپس در مشهد درجه سرتیپی گرفت، همان زمانها میرزا رضای کرمانی ناصرالدین شاه را کشت، میرزا آقاخان و شیخ احمد روحی توسط محمدعلی شاه قاجار کشته شدند و در پوستشان کاه کردند. مجدالاسلام کرمانی و ناظم الاسلام کرمانی هر روز گرفتار زندان استبداد بودند و تاریخ بیداری ایرانیان را نوشتند. اما علی اکبر خان نفیسی بدون حمایت از این بزرگان به ماندن و لذت از نعمتهای دربار رضایت داد و هرگز از این انقلابیون ضداستبداد حمایت نکرد. به همین سبب و به پاس خدمات ارزنده به خاندان قاجار پزشک مخصوص مظفرالدین شاه شد و لقب ناظم الاطبا را گرفت. این خانزاده درباری هرگز به کرمان نیامد و رنگ کرمونی رنگ زرد دوران استبداد قجری را ندید و هیچگاه فقر و بیچیزی را درک نکرد. هیچ اثری در کرمان از خود بر جا نگذاشته و قبرش هم در تهران است. دو کتاب دارد یکی در پزشکی که یک خطش به درد پزشکی امروز نمیخورد و کتاب دیگرش فرهنگ لغت است که بیشترش عربی میباشد. تا همین پارسال نیمی از ترجمه هایش غلت بودند و بدون استفاده بود. گر چه حالا مسئولان کرمانی با هزینه های زیاد آنرا ویرایش و غلطگیری کرده و میخواهند چاپ کنند. به نظرتان کدام آدم عاقلی لغت نامه دهخدا یا معین را رها میکند و لغت نامه ناظم الاطبا که نیمی از آن در سال اخیر از روی لغت نامه دهخدا اصلاح گردیده را میخواند. آن هم بیشتر عربی.
وای بر بی صاحبی کرمان که مسئولان استانداری آن بجای بزرگداشت مردان بزرگی که افتخار کرمان بودهاند و در همینجا سر بر خاک گذاشتهاند و هزاران اثر نیک و کار نیکو کارانه کردهاند به دنبال خانزادگان و میلیاردرهایی برای معرفی میگردند که نوادگانشان کرمان را ندیده و یک پایشان فرنگ و پای دیگرشان تهرآن است.
واقعاً کرمان چه خبر است و چه کسانی با چه اهدافی بزرگداشت برگزار میکنند. هنوز ابوحامد و عیسی ماهانی و میرز ابراهیم خبیصی و انبوه ادیبان و هنرمندان عصر اخیر بی نام نشان ماندهاند. ولی برای کسانی نام و نشان درست میکنند که خوب بودند اما در این حد نبودند. التماس تفکر.
انتهای پیام/*