کد خبر: ۸۴۳۷۰۴
تاریخ انتشار: ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۶:۴۰ 29 April 2020
 
اردیبهشت یادآور تولد و شهادت علی اکبر است
 
 
تابناک/روزنامه قدس خراسان: سرور هادیان/ متولد اردیبهشت ۱۳۳۹ است و اردیبهشت ۱۳۶۹ هم به شهادت رسید. اهل درس و روزه و نماز بود، مدرســه که تعطیل می‌شد ســر کار ســاختمانی می‌رفت و به عمویش کمک می‌کرد.همسرم کشاورز بود. «علی اکبــر» هــم درس‌هایش خــوب بود، دیپلمــش را ســال ۵۷ که گرفــت، گفت می‌خواهد در آینده رشته مهندسی کشاورزی بخواند.
حاجیه خانم «شــوکت دریایی» مادری که هنوز پس از گذشــت ۳۹ سال از شهادت پســرش همه جزئیات تولد تا پیدا شــدن پیکر پسرش را به خاطر دارد برایم تعریف می‌کنــد: خداوند بــه مــن ۶ فرزند عطا کرده اســت و پســرم علی اکبر به شهادت رســید.او پیش از انقلاب هم مذهبی بود، اوایــل جنگ بــود که به ســربازی رفت و ۵ اردیبهشــت1360 در محاصــره عناصر گروهــک تروریســتی کوملــه و دمکرات قــرار گرفت و به همراه چنــد تن دیگر از همرزمانش به شهادت رسید.
این مادر ۷۹ ساله تأکید می‌کند: خیلی دنبال علی‌اکبرم گشتیم اما هیچ خبری از او نبود، نه می‌دانستیم که شهید شده است نه خبر و اثری از زنده بودنش بود.
 25 سال به انتظار ماندم
حالا بغض می‌کند و می‌گوید: ۲۵ سال چشم انتظاری آسان نیست، پیکر پسرم و دوستانش را پس از ۲۵ ســال به ما تحویل دادند. وقتی پیکر پسرم را آوردند، همسرم فوت شده بود. او حالا برایم از خبرهایی که پس از پیدا شدن پیکر جوان رشــیدش بــه او داده‌اند، تعریف می‌کند: از پیکر علی‌اکبر استخوان‌هایش باقی مانده بود و عینک، ساعت، چکمه‌ها، کلاه و اورکتش هم بود، اســم پسرم روی اورکتش باقی مانده بود.
 گفتند که پســرم با سه نفر دیگر از دوستان ســربازش داخل ســنگر در کردستان بودند که خمپارهای به سنگر آنها اصابت می‌کند. پای پسرم همان جا قطع شده و پیکر او و سه همرزمش را در باغی همان نزدیکی دفن کرده بودند. حــالا حاجیه خانم از گذشــته های دور برایــم توضیح می دهــد؛ از آن زمانی که قــرار بود علی اکبر را دامــاد کند و حتی کمی پیشــتر، از کودکی او که در میان خانــواده و اقــوام و آشــنایان خوبی و مهربانی او زبانزد بود.
 به خوبی و مهربانی زبانزد بود
مادر تأکید می کنــد: از علی اکبرهیچ خاطره بدی ندارم، همیشــه به حرفم گوش میداد و بهانه ای نمی گرفت. حتی یک بار که بیمار بودم، تمام مدت از من پرستاری کرد. این مادر صبور توضیح می‌دهد: هر بار خواب علی‌اکبر را می‌بینم با پدر و پسرعمویش که او هم شــهید شــده با هم هستند و مدام به من می‌گوید: مامان حالم خوب است، نگران نباش.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار