فرماندار قروه در یک مطلقگویی جزمی، تقویت دولت را تقویت نظام عنوان کرده اما آیا تقویت و همراهی با کسانی که دریافت حقوق و مزایای نجومی را برای خود جایز و پرداخت یارانه به محرومان را مشکلساز دانسته و آن را جایز نمیدانند میتوان تقویت نظام عنوان کرد؟!
به گزارش تابناک کردستان، فرماندار قروه روز گذشته در جلسه هماندیشی با ائمه جمعه این شهرستان که خبرگزاری دولت خبر آن را منعکس کرده گفته «تقویت دولت، تقویت نظام است» که نظر و باور جناب فرماندار در جامعه اسلامی ایران و در محدوده کوچکتر یعنی استان کردستان و یا شهرستان قروه در صورتی پذیرفتنی است که مردم به این باور رسیده باشند که هم و غم مسئولان در دستگاههای اجرایی در اندیشه و عمل، پویایی و تعالی جامعه باشد و در این راه تمام توش و توان خود را مصروف دستیابی به این اهداف متعالی میکنند.
کارگزاران اجرایی که در یک جامعه دینی پذیرش مسئولیت میکنند باید به این حقیقت آگاه باشند که ساختار امور اجرایی در این جامعه معطوف به اصول و احکام دینی و سنن و ارزشهای الهی است و رعایت بایدها و نبایدهای اخلاقی و حقوقی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسیِ رفتار این کارگزاران، ضروری، بلکه واجب است که در این صورت اجرای مسئولیت به معنی عینیت بخشیدن به احکام و سنن الهی و دینی در حق جامعه است.
پرواضح است کسانی میتوانند به جرگه کارگزاران حقیقی یک جامعه دینی مردمسالار درآیند که دارای خصلتهای شخصیتی از قبیل سادهزیستی و بیآلایشی حقیقی و نه شعاری، عدالتمداری و امانتداری، فروتنی در برخورد با مردم، قانونمداری و حفظ بیتالمال و در یک کلام روحیه عدالتگستری باشند تا بتوانند به قول فرماندار قروه که در بخش دیگری از اظهاراتش در جلسه مورد اشاره مهمترین وظیفه مسئولان را در قبال مردم در شرایط کنونی ایجاد امید و اعتمادسازی دانسته بود، جامه عمل بپوشانند.
حال که فرماندار قروه از یک سو پیدایش ناامیدی مردم در هر دولتی در نظام جمهوری اسلامی را مسبب باخت مسئولان و تضعیف نظام برشمرده و به زعم خود در یک مطلقگویی جزمی و در یک جمله موجز پنج کلمهای تقویت دولت را تقویت نظام دانسته باید یادآوری کرد که بلی تقویت دولت تقویت نظام است اما در صورتی که کارگزاران دولت در اندیشه و عمل، متعهد به رعایت اصول اساسی و مورد پذیرش نظام جمهوری اسلامی باشند و رفتار آنها چه در جایگاه شخصیت حقیقی و چه در جایگاه شخصیت حقوقیشان بیانگر عدالتمداری، فروتنی، سادهزیستی، قانونمداری، حفظ بیتالمال و ... باشد که در این صورت بر مردم است که تا پای جان مدافع و پشتیبان این کارگزاران باشند زیرا تقویت آنها تقویت نظام است.
اما اگر کسانی منصبدار امور اجرایی مردم باشند و در بکارگیری افراد در این امور و منتفع کردن اعوان و انصار خود از امکانات دولتی عنایت خاص داشته و به رعایت عدل و انصاف و احترام به قانون و ادای تکلیف خود در جایگاه یک امانتدار توجهی نداشته باشند و یا اگر در شیوههای مدیریتی و رفتار سازمانی خود بر حرکت بر مدار تجملگرایی و صرف هزینههای غیرضرور از بودجه بیتالمال و اشاعه فرهنگ مذموم رفاهزدگی در حوزه مسئولیت و زیرمجموعه خاص اجرایی خود اصرار دارند، آیا همراهی و تقویت آنها به عنوان عناصر اجرایی و یا به لفظ متعارف همان دولت، تقویت نظام است؟
آیا تقویت و همراهی با کسانی که دریافت حقوق و مزایای نجومی را برای خود جایز و پرداخت یارانه را به محرومان مشکلساز دانسته و آن را جایز نمیدانند تقویت نظام است؟
و آیا همراهی و همگامی با کسانی که در طول دوران پیوسته و یا متناوبِ داشتن منصب اجرایی از منازل سازمانی و امکانات و حواشی آنها و رانتهای مدیریتی استفاده کرده اما مسکن مهر نیازمندان را مردهریگ دولتهای پیشین و وبال گردن خود میدانند جایز و در جهت تقویت نظام است یا عین تضعیف نظام؟
بلی آقای فرماندار با عرض پوزش باید اذعان داشت که؛ «گاهی تقویت یک دولت تقویت نظام نیست»!