به گزارش تابناک خوزستان ؛دکتر ایمان ممبینیامروزه موضوع سرمایه های اجتماعی در جوامع مدرن به امری مهم تبدیل گردیده است و محققان حوزه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به این امر توجه ای ویژه ای نشان داده اند. سرمایهاجتماعی عبارت است از ارتباطات و شبکههای اجتماعیای که میتوانند حس همکاری و اطمینان را در میان افراد یک جامعه پدید آورند.
در این میان نباید از نقش نهادهای مدنی و دمکراتیک و نیز نقش دولت در گشودن چنین فضاهایی غافل شد. با توجه به اینکه بحث سرمایه های اجتماعی نقش مهمی در جوامع ایفا می کند به سراغ دکتر ایمان ممبینی عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی خوزستان رفتیم و نظر وی را درباره این امر مهم جویا شدیم. متن کامل مصاحبه با دکتر ایمان ممبینی به شرح زیر است:
آقای دکتر در ابتدا بفرمایید دلیل این همه توجه به مقوله ی سرمایه اجتماعی در سالهای اخیر چیست؟
رابرت پاتنام استاد علوم سياسي دانشگاه هاروارد در کتاب خودش درباره سرمایه اجتماعی، به نقل از دیوید هیوم، داستان کشاورزانی را روایت می کند که محصولات شان در زمان های مختلفی می رسد، و به نفع همه ی آنهاست که در گردآوری محصول به همدیگر کمک کنند،
اما از آنجایی که بین آنها اعتماد و همکاری متقابل وجود ندارد، هر دو خرمن خود را از دست ميدهند.
مشكل كشاورزان داستان هيوم در جوامع و كشورهاي سرتاسر جهان پديده بسيار آشنايي است. افزايش گرماي كرة زمين زندگي مردم سرتاسر جهان را تهديد ميكند، ولي اقدام مشترك براي پيشگيري از اين خطر مشترك همواره شكست خورده است.
در اين موقعيت و موقعیت های مشابه آن، همچون داستان روستايي هيوم، همكاري همگاني به نفع همه خواهد بود. ولي در غياب همكاري و تعهد متقابل، همه خود را از همكاري كنار ميكشند و با رفتار خود، انتظارات بدبينانة يكديگر را تحقق ميبخشند.
براي جامعهشناسي كلاسيك، سؤال بنيادي اين بود كه اگر هر فرد در صدد كسب حداكثر نفع شخصي است، چگونه ميتوان به نظم اجتماعي نايل شد؟ شايد بتوان به تعبيري گفت كه تولد جامعهشناسي، معلول نگراني از روند رو به تنزل روابط اجتماعي در نتيجهي صنعتي شدن و آغاز مدرنيته است. دانشمندان علوم اجتماعي در دهه های اخیر، تفسير جديدي از اين مشكل ارائه كردهاند كه بر مفهوم سرماية اجتماعي متكي است.
با وجود برداشت های مفهومی و نظری چند گانه ای که در خصوص سرمایه اجتماعی وجود دارد، تعریف شما از این مفهوم چیست؟
پيش از تعریف سرمايه اجتماعي، لازم است به تفكيك انواع مختلف سرمايه از يكديگر پرداخت. انواع مختلف سرمايه عبارتند از: 1- سرمايه فيزيكي مثل: ماشين آلات، تجهيزات و نظاير آن؛ 2- سرمايه مالي مثل داراييهاي مادي، حساببانكي، ثروت و... 3- سرمايه طبيعي مثل هواي پاك، آب، معادن و ساير منابع طبيعي 4- سرمايه انساني شامل دانش، مهارت و شايستگي و 5- سرمايه فرهنگي شامل آشنايي با فرهنگ جامعه، توانايي فهم آن و استفاده از آن.
سابقة اصطلاح سرمايه اجتماعي به معنايي كه امروزه بهكار ميرود به 90 سال پيش و نوشتههاي هانيفان، سرپرست وقت مدارس ويرجينياي غربي در امريكا برميگردد. هانیفان در توضيح اهميت مشاركت در تقويت حاصل كار مدرسه، مفهوم سرماية اجتماعي را مطرح كرده و در وصف آن ميگويد: «چيزي ملموس كه بيشترين آثار را در زندگي روزمره مردم دارد؛ حسن نيت، رفاقت، همدلي و معاشرت اجتماعي در بين افراد و خانوادههاست...».
در زمينه تعريف سرمايه اجتماعي ميتوان به سه نفر به طور مشخص اشاره كرد: پاتنام از سنت فلسفه سياسي و كلمن و بورديو از سنت جامعهشناسي. جامعهشناسان معاصر براي بررسي كميّت و كيفيت روابط اجتماعي در جامعه از مفهوم سرمايه اجتماعي استفاده کردهاند. منظور از سرمايه اجتماعي، سرمايه و منابعي است كه افراد و گروهها از طريق پيوند با يكديگر و نوع اين ارتباطات ميتوانند بدست آورند. سرماية اجتماعي به ويژگيهاي سازمان اجتماعي از قبيل شبكهها، هنجارها، و اعتماد اشاره دارد كه هماهنگي و همكاري براي كسب سود متقابل را تسهيل ميكنند.
سرماية اجتماعي سود سرمايهگذاري در زمينه سرماية فيزيكي و سرماية انساني را افزايش ميدهد. در جامعه ای كه از نعمت سرمايه اجتماعي چشمگير برخوردار است، همكاري آسانتر است.
بهطوركلي، اغلب محققان علوم اجتماعي در تعريف سرمايه اجتماعي بر نقش شبكهها و هنجارهاي مدني تاكيد دارند. به سرمايه اجتماعي معمولاً بهعنوان يك خير جمعي و خصوصي نيز نگاه ميشود؛ چرا که سرمايه اجتماعي بهعنوان محصول روابط اجتماعي هم به سود بوجود آورنده است و هم به سود ديگران. به اين ترتيب نميتوان امتيازات سرمايه اجتماعي را محدود كرد. ويژگي ذاتي سرمايه اجتماعي اين است كه در روابط اجتماعي شكل ميگيرد.
به تعبير پورتز، درحاليكه سرمايه اقتصادي در حساب بانكي افراد و سرمايه انساني در درون سر افراد قرار دارد، سرمايه اجتماعي در درون ساختار روابط افراد يافت ميشود. براي برخورداري از سرمايه اجتماعي، فرد بايستي با ديگران رابطه داشته باشد و در واقع همين ديگران هستند كه منبع واقعي برخورداري فرد از مزايا و امتيازات ميباشند.
چه ارتباطی بین اين اشكال مختلف سرمايه و سرمایه اجتماعی وجود دارد؟
اين اشكال مختلف سرمايه، كاملاً مستقل از يكديگر نيستند؛ بلكه وابستگي متقابل داشته و تقويت كننده يكديگر هستند. بهعنوان مثال، يك مدير ممكن است تصميم بگيرد تا براي خريد فنآوري جديدي سرمايهگذاري كند (سرمايه فيزيكي)، او ممكن است يك دوره آموزشي براي پرسنل خود فراهم نمايد (سرمايه انساني) يا ممكن است با يك اردوي خارج از محل كار، روحيه كار گروهي را در آنها تقويت كند (سرمايه اجتماعي).
اساساً سرمايهها قابليت تبديل و تبادل دارند. البته به وجود آمدن سرمايه اجتماعي به نسبت ساير سرمايهها مستلزم زمان بيشتري است، در صورتي كه از دست دادن آن به سادگي صورت ميگيرد به نحوي كه تخريب آن از انباشت آن سادهتر است.
آیا می توان گفت که سرمايه اجتماعي نيز به نوبه خود به ساير سرمايهها وابسته است؟
بله حتماً. سرمايه اجتماعي، مستلزم وجود حداقلي از سرمايههاي ديگر است. يعني حداقلي از امكانات اقتصادي نياز است تا خانواده بتواند به مسائل جمعي بپردازد يا در جامعه مكانهايي براي گردهمايي عمومي و ملاقات افراد با يكديگر فراهم شود. زماني كه جامعه نتواند حداقل نيازهاي اساسي خود را تامين كند، نميتواند هزينههاي زيادي براي نيازهاي ثانويه در نظر بگيرد.
صاحب نظران جامعه شناسی معتقدند كه سرمايه اجتماعي اثرات نيرومندي بر بسياري از ابعاد گوناگون زندگي ما دارد. سرمايه اجتماعي چه تاثيري بر نهادهاي دموكراتيك دارد؟
پاتنام در كتاب معروف خود تحت عنوان Making Democracy Work در تحقيق تجربي خود در ايتاليا ادعا ميكند كه علت تفاوت عملكرد نهادهاي سياسي و اقتصادي در نواحي مختلف ايتاليا، ناشي از تفاوت آنها در زمينه ميزان تحقق «اجتماع مدني» است. به اعتقاد
پاتنام، مناطق داراي سرمايه اجتماعي زياد، داراي اجتماع مدني زنده و پرشوري بوده و در نتيجه، اقتصاد پر رونق و نهادهاي سياسي فعال دارند؛ ولي مناطق داراي سرمايه اجتماعي اندك، هم در عرصه اجتماع، هم در عرصه اقتصاد و هم در عرصه سياست دچار مشكل هستند. خلاصه اينكه، رابرت پاتنام 25 سال به مطالعه دموكراسي در ايتاليا پرداخت و دريافت كه مناطقي از ايتاليا كه داراي سرمايه اجتماعي بالايي هستند، داراي توسعه اقتصادي بيشتري نيز هستند و دولت محلي آنها بيشتر در مقابل مردم پاسخگو است.
به هرصورت دموكراسي نياز به سرمايه اجتماعي دارد و بدون سرمايه اجتماعي، درخت دموكراسي خشك ميشود يا اصلاً ريشه نميدواند. پاتنام در تحقيق خود به اين نتيجه رسيد كه وجود روابط افقي در مناطق شمالي ايتاليا، يعني مشاركت گسترده در فعاليتهاي گروهي، اعتماد اجتماعي و همكاري، سبب پيدايش دموكراسي بهتر و توسعه اقتصادي بيشتر شده است. درحاليكه وجود روابط عمودي در مناطق جنوبي ايتاليا، يعني تمركز قدرت در ميان زمينداران، مشاركت اجتماعي اندك مردم و تخصيص فردگرايانه فرصت ها، منجر به نابرابري اجتماعي شده است.
خلاصه اينكه، ادعاي پاتنام اين است كه وجود فرهنگ مدني قوي يا سرمايه اجتماعي، بستر شكل گيري دموكراسي و رشد اقتصادي ميباشد. برخي دیگر از اثرات سرمایه اجتماعی که توسط محققان مختلف به اثبات رسیده است عبارتند از: ميزان پائين تر جرم و جنايت، بهداشت بهتر، طول عمر بيشتر، موفقيت تحصيلي بيشتر، سطوح برابر درآمدي، رفاه بيشتر براي كودكان و سوء استفاده كمتر از آنها، فساد اداري كمتر و عملكرد بهتر دستگاههاي دولتي و عملكرد اقتصادي بهتر از طريق اعتماد بيشتر و كاهش هزينههاي معامله با يكديگر.
شما به اثرات مختلف سرمایه اجتماعی اشاره کردید. از این میان سرمایه اجتماعی چه نقشی در رشد و توسعه اقتصادی دارد؟
ادبيات مربوط به سرمايه اجتماعي حاكي از اين است كه اين سرمايه ميتواند مجموعهاي از اثرات اقتصادي و اجتماعي را به بار آورد. سرمايه اجتماعي هم بر روند توسعه، تأثيرگذار است و هم از آن تأثير ميپذيرد. بههمينخاطر، به اعتقاد استيگليتز، با توسعهي اقتصادي يك كشور، سرمايه اجتماعي آن كشور نيز بايد توسعه يابد.
به خاطر گستردگيِ مفهوم سرمايه اجتماعي، اين مفهوم از مسيرهاي مختلفي ميتواند بر اقتصاد تأثيرگذار باشد. در اجتماعاتي با سرمايه اجتماعي بالا، مردم اعتماد بيشتري به يكديگر دارد. با توجه به اين تعريف، اعضاي اجتماعي كه سرمايه اجتماعي بالايي دارد، راحتتر به يكديگر اعتماد ميكنند؛ چرا كه از ديگر افراد اجتماع، انتظار دارند در چارچوب هنجارهاي اجتماعي رفتار كنند.
در اين جوامع، مردم بر سر قول و قرارهاي خود بهعنوان نتيجهي يك گرايش اخلاقي ميايستند. زندگي كردن در جوامعي كه سطح اعتماد ميان افرادش بالاست، هزينهي كمتري را براي مراقبت از خود در مبادلات اقتصادي تحميل ميكند؛ قراردادهاي مكتوب، كمتر احتياج ميشود و افراد مجبور نيستند تا براي هر اتفاقِ احتمالي، چارهاي بينديشند. همچنين اقامهي شكايت و دادخواهي نيز كمتر ديده ميشود.
در جامعهاي با سطح اعتماد بالا، افراد كمتر تمايل دارند تا منابع مالي نظیر رشوه يا حتي تجهيزات و خدمات امنيتي را بهمنظور حراست از خود در مقابل تجاوزهاي غيرقانوني و تبهكارانه تخصيص دهند. همچنین اثر دیگري كه سرمايه اجتماعي بر رشد اقتصادي ميگذارد، عمدتاً از طريق سرمايهگذاري است. به اين معني كه سرمايه اجتماعي با فراهم كردنِ محيطي آرام و باثبات از نظر اجتماعي و سياسي، در وهلهي اول بر سرمايهگذاري تأثير ميگذارد.
براي نمونه افزايش آزاديهاي مدني، سهم سرمايهگذاري در توليد ناخالص داخلي را افزايش ميدهد. آمريكا، ژاپن و آلمان، بر مبناي شواهد كمّي، جزو كشورهايي با اعتماد بالا طبقهبندي ميشوند كه توانايي بسط و گسترش بنگاههاي بزرگ در اين كشورها بيشتر وجود دارد.
به کارایی و عملكرد بهتر دستگاههاي دولتي، به عنوان یکی دیگر از اثرات مثبت سرمايه اجتماعي اشاره کردید. سرمایه اجتماعی چگونه و با چه ساز و کاری به كارايي بهتر نهادهاي دولتي و حكومتي کمک ميکند؟
تحقيقات انجام شده در كشورهاي مختلف نشان ميدهد كه در مناطقي كه اعتماد بالايي وجود دارد، ميزان مشاركت در امور مدني بالاست و حكومت كيفيت بهتري دارد. در شرايط سرمايه اجتماعي بالا، شهروندان جهت گيري معطوف به اجتماع داشته، قانون مدار شده و با دولت همكاري بهتري مي کنند. اساساً اجراي سياستها در جامعهاي كه داراي سرمايه اجتماعي بالاست، به راحتي صورت ميگيرد و برعكس. همچنین وجود سرمايه اجتماعي، شهروندان را به مصرف كنندگان پيچيده سياست و امور سياسي تبديل ميكند و به مردم مي آموزد كه چگونه دولت را براي عمل در جهت منافع اجتماع، تحت فشار قرار دهند.
ضمناً وجود سرمايه اجتماعي سبب ميشود تا بوروكرات ها و سياستمداران همكاري بهتري با هم داشته باشند. تمامي موارد بالا دلالت بر اين دارد كه وجود شبكههاي اجتماعي مبتني بر اعتماد، كارايي نهادهاي دولتي را بهبود مي بخشد.
بين كشورها، مناطق و حتي افراد، از لحاظ سطح سرمايه اجتماعي تفاوت هاي زيادي وجود دارد. چگونه ميتوان اين تفاوتها را تبيين كرد؟
عوامل متعددی نظیر تاريخ و فرهنگ، ساختار و سلسله مراتب اجتماعی، نابرابري هاي اقتصادي و طبقه اجتماعي، ماهيت دولت و اندازه آن، خانواده و... در تعیین میزان سطح سرمایه اجتماعی موثر است. به عنوان نمونه، ساختارهاي اجتماعي كه شديداً سلسله مراتبي يا نابرابر هستند، زمينه نامناسبي براي رشد سرمايه اجتماعي پديد مي آورند. به همين جهت آن مناطقي از امريكا كه بردگي را تجربه كردهاند، امروزه با سطح پائين سرمايه اجتماعي و فقدان اعتماد مواجه هستند نظير ايالتهاي جنوبي اين كشور.
همچنین وجود نابرابري، فاصله اجتماعي بين افراد يك جامعه را افزايش داده و احتمال پيوندهاي اجتماعي يا تحقق هنجارهاي مشترك را كاهش ميدهد. در عين حال، پائين بودن سرمايه اجتماعي در يك جامعه، توانايي جامعه را براي برقراري عدالت كاهش ميدهد. نقشي كه دولت ايفا ميكند و ميزان آن، بر سرمايه اجتماعي تاثير دارد. برخي اين نگراني را اظهار داشته اند كه با افزايش اندازه دولت، اين امر بر روابط داوطلبانه افراد در جامعه، تاثير منفي دارد. لذا ميتوان گفت كه تحت شرايط خاص بين نقش دولت و سرمايه اجتماعي، رابطه معكوسي برقرار ميشود.
نقش خانواده در این میان چگونه است؟
نوع روابط موجود در داخل خانواده بر ميزان اعتماد و رفتار همگرایانه ی فرد، در خارج از خانه و در سراسر زندگي او تاثير دارد. برخي خانواده ها شديداً به تقويت روابط خانوادگي از نوع درون گروهي (Bonding) تاكيد كرده و به روابط از نوع ميان گروهي (Bridging) صدمه مي زنند. افرادي كه به ياد دارند كه والدين آنها به آنان گفته اند كه به ديگران اعتماد نكنيد، در نهايت آنها نيز همين طور شدهاند. طلاق نيز يكي ديگر از عواملي است كه سبب كاهش اعتماد اجتماعي در جامعه ميشود.
سازمانهاي غيردولتي چه نقشی در ایجاد سرمايه اجتماعي دارند؟ آيا میتوان تشكل هاي غيردولتي را مولّد سرمايه اجتماعي دانست؟
سرمايه اجتماعي حاصل سه عنصر اعتماد، هنجارهاي معامله متقابل و شبكههاي مشاركت است. اين عناصر در گروهي پديدار شده و قوام مي يابند كه روابط ميان اعضا به شكلي افقي باشد. سازمان مبتني بر تعاملات رسمي كه نياز به كنترل و نظارت بر رفتار اعضا دارد و هزينههاي قابل توجهي صرف اين كار ميكند يا سازماني كه در آن اعضا، نقشي در تعيين اهداف و شركت در فرايندهاي تصميم گيري نداشته و روابط عمودي ميان اعضا برقرار باشد، هر دو نشانگر گروهي هستند كه موجودي سرمايه اجتماعي پاييني دارند.
سرمايه اجتماعي عاملي است كه موجب كاهش هزينههاي تعاملات جمعي و تسهيل همكاري مي گردد. اين موضوعي است كه بايد مورد توجه تمامي سازمانهايي باشد كه براي پيشبرد امر توسعه فعاليت ميكنند. بهعبارت دقيق، ويژگي مميز و مثبت سازمانهاي غيردولتي كه ميتوانند در تحقق توسعه نقش داشته باشد؛ عضويت داوطلبانه و مشاركت جويانه اعضا بر اساس اصل شهروندي است.