نقش بوعلیسینا برای شهر همدان میتوانست اثر ویژه داشته تا جایی که این شهر مهد بوعلیپروری باشد، مانند شیراز که مهد شعر است.
به گزارش فارس؛سالهاست که زمزمه احیای طب سنتی یا طب ایرانی - اسلامی در کشور شنیده میشود و اساتیدی هم وارد میدان شده و به تدریس و آموزش مردم و حتی پزشکان طب کلاسیک علاقهمند به این حوزه میپردازند.
در این میان نیز کتابها و دانشمندان و پزشکان بزرگ ایرانزمین، که قرنها جزء سرآمدان علم پزشکی در دنیا بوده و غرب و شرق از دانش آنها سیراب شدهاند، معرفی میشوند تا شاید راهی برای احیای طب هزاران سالهمان باشد که تمام دنیا طب خود را از ایران گرفته است.
تولی صفری استاد زبان و ادبیات عرب و عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان همدان و نویسنده و محقق کتاب در زمینه طب قدیم (از جمله تصحیح کتابی در طب، که توسط ستاد احیای میراث مکتوب به چاپ رسیده و کتاب اسبابالاشیاء که در دست چاپ است) سالها با مطالعه، تحقیق و پژوهش و تربیت دانشجو و تدریس کتاب قانون بوعلی سینا مشغول بوده و روزهایی از هفته را که در همدان ساکن است کلاسهای قانونشناسی، بوعلیشناسی و آموزش طب سنتی برای علاقهمندان به طور عملی و نظری برگزار میکند.
در همین راستا گفتوگویی با وی ترتیب دادیم که در ذیل میخوانید:
فارس: گستردگی و تحولات طب قدیم به چه صورت بوده است؟
صفری: حوزه طب سنتی بسیار گسترده بوده و در تمام زندگی و زوایای وجود انسان وارد شده و همه عوامل پیرامونش را در صحت و تندرستی مؤثر میداند.
این علم علاوه بر گستردگی خود راهی بس طولانی را طی کرده است؛ نخستین بار بقراط طب را مطرح و آن را از نیستی به هستی آورد و بعد از او جالینوس طب را احیا کرد و در زمان دانشمند ایرانی، محمد زکریای رازی نیز این علم دستهبندی و جمعآوری شد.
بعد از او بوعلی سینا در کتاب قانون خود نقصها را برطرف کرد و طب ایران را کمال بخشید و در زمان خاموشی طب در غرب، این علم در دانشگاههای ایران از جمله جندی شاپور و نیز در مصر و عراق تدریس میشد و کار طبابت با اصول درست و علمی انجام میگرفت.
فارس: عدهای معتقدند طب جدید و قدیم در مقابل هم قرار دارند، آیا اینگونه است؟
صفری: طب دانشی است که از هزاران سال پیش سینه به سینه چرخیده تا به دست ما رسیده است، ولی اواخر، این مسیر دچار یک مسیر انحرافی شده و باید گفت طب دو ابزار مهم و قوی به نام «تشخیص درست» و «درمان نتیجهبخش» دارد.
متأسفانه امروزه تشخیص درست و اصولی یک پزشک جای خود را به رادیولوژی، آزمایشات، رادیوگرافیها و... با تحمل هزینههای گزاف و تأخیر در درمان داده و پزشک به جواب حاصل از آن ابزارها و وسایل، مهر تأیید میزند در صورتی که در ابتدا پزشک از تشخیص درست به عنوان یک ابزار حرفهای خود استفاده نمیکند.
اگر طب جدید از این وسایل و ابزارها برای شناخت و تشخیص بهتر بیماری و به عنوان یک مکمل استفاده میکرد بسیار پیش میرفت اما این ابزارها و وسایل بنا و پایه تشخیص اولیه پزشک شدهاند که این همان راه خطا و اشتباه و مسیر انحراف در طب جدید است، در صورتی که طب کلاسیک باید نهایت استفاده را از طب قدیم بکند.
پزشک امروزی باید با طب قدیم آشنا باشد و براساس آن تشخیص بیماری داده و پایه را بر این اساس بگذارد، حتی اگر در طب قدیم نقص و حرف گنگی را میبیند به دنبال تصحیح و رفع مشکلات آن باشد نه اینکه در کل طب قدیم و سنتی را کنار بگذارد و حتی در مقابل آن جبهه بگیرد!
از طرف دیگر هم طب قدیم باید از ابزارها و تجهیزات طب جدید استفاده کند و این دو علم باید در کنار هم برای خدمترسانی و کاهش بیماری استفاده شوند.
فارس: چرا طب اصیل و قدیمی ما با آن پیشینه از کشور برچیده شد و حتی نام دانشمندان حاذق و نابغه ما در این زمینه به فراموشی سپرده شده؟
صفری: علت کمرنگ شدن و فراموش شدن طب قدیم در کشور به سیاست استعمار برای تسلط بر کشور و بیلیاقتی شاهان به خصوص در دوره قاجاریه و پهلوی برمیگردد که استعمار با استفاده از کمپانی هند شرقی تیشه به ریشه طب سنتی ما زد.
استعمار با دو سلاح تفنگ و طب، فرهنگ خود را وارد کشور کرد و آهسته و پیوسته نقشههای خود در همه زمینهها به خصوص طب قدیم عملی و ایران را در زمینه پزشکی و داروها روز به روز به خود وابسته کرد. متأسفانه رشد فرهنگ غرب در ایران نسبت به کشورهای دیگر با سرعت بیشتری اتفاق افتاد.
دنیا وابسته به طب ایران است زیرا قانون بوعلی بیش از 700 سال در تمام کشورهای دنیا تدریس میشده و الان هم به شکل ترجمه شده تدریس میشود. در حالی که امروز در ایران اصول و بنای تدریس دانشگاه پزشکی غیر از این است!
از طرفی دیگر در کشور درمانگاههای طب سنتی که در تمام آنها زوایا و هدفها دنبال شود؛ وجود ندارد؛ هرچند از سال 85 چندین دانشکده طب سنتی در تهران و مشهد و شیراز راهاندازی شده و به کار آموزش طب سنتی و تربیت دانشجو در این زمینه میپردازند اما هم دیر شروع کردیم و هم اینکه کند پیش میرویم چراکه برای جمعیت ایران و با توجه به ذخایر و پیشینه طب قدیم ایران این شرایط بسیار کم و ناچیز است.
فارس: مشکلات پیش رو برای پیشبرد طب سنتی در کشور چیست؟
صفری: یکی از بزرگترین مشکلات طب سنتی وجود عطاریهایی است که متأسفانه اطلاعات کاملی ندارند و یا اینکه اطلاعات غلط و دست و پا شکستهای دارند و براساس همان برای مردم دارو تجویز میکنند، مشکل بعدی آنجاست که مردم ما طب سنتی را در حد عطاریها میشناسند.
یک عطار خوب و حرفهای باید اطلاعات جامع و کاملی از تنوع و گستردگی گیاهان دارویی، نحوه خشک کردن، نگهداری، زمان ماندگاری، اسامی گیاهان در کتب طب قدیم و... داشته باشد.
همچنین باید به دیگر مطالب طب چون طبع و مزاج افراد، شناخت از بیماری و حتی نام آن در طب گذشته، آشنایی از مقادیر دارو برای تجویز، تدبیر در تغذیه افراد و... اشراف کامل داشته باشد. در غیر این صورت بیسوادی بعضی از این افراد عطارنما مشکلات جدی را برای طب سنتی به وجود میآورد.
طب جدید از این مشکل استفاده کرده و به مقابله با طب قدیم میپردازد در صورتی که باید این افراد ساماندهی شده و مورد آموزش توسط اساتید مجرب و آگاه قرار گیرند.
مسئله بعدی نبود استاد کافی و مجرب در زمینه طب سنتی است که از یک طرف به پزشکی و از طرف دیگر به زبان عربی مسلط باشد تا منابع را به خوبی ترجمه کرده و تطبیق دهد.
البته ما در زمینه طب قدیم در مرحله پیشدبستانی هستیم ولی امروز مردم به علت شناخت مضرات درمان و داروهای شیمیایی طب جدید، هزینه زیاد و وقتگیری درمان و تعدد درمانها، نگرفتن نتیجه مناسب و نبود قاطعیت درمان در طب کلاسیک، به سوی طب قدیم گرایش پیدا کردهاند که این یک خیزش خوب در میان جامعه است.
معتقدم اگر این طب به درستی احیا شود و به سوء استفاده شخصی توسط بعضی افراد منجر نشود به علت سهلالوصول بودن درمان و هزینه کم و درمان کلی و خوب مورد استقبال بیشتر مردم قرار میگیرد.
فارس: تحقیقات شما بیشتر در زمینه قانون بوعلی سینا بوده، چرا این نابغه که میتواند یک ظرفیت و سرمایه برای کشور و همدان باشد مهجور مانده و چرا کتاب قانون بوعلی برای دانشجویان و پزشکان کاربردی نیست؟
صفری: من 20 سال به مطالعه کتاب قانون پرداختم و باز هم فهم و درک خوبی از این کتاب نداشتم تا اینکه با تسلط به اصطلاحات پزشکی و استفاده از کلاس اساتید پزشک و مطالعه زیاد، با زبان قانون بوعلی آشنا شدم.
این کتاب بسیار مهم و تخصصی است و در همه جنبههای زندگی انسان و مربوط به صحت و سلامتی، حرفی برای گفتن دارد.
بوعلی سینا نابغهای است با صدها جلد کتاب که از آناتومی تا گیاهان دارویی، تشخیص بیماریهای مختلف و درمانهای گوناگون و... در کتابهایش مطلبی آمده ولی به علت سیاستهای گذشته و فعلی، این دانشمند و آثارش مهجور مانده است.
وقتی ما داشتههای خود را باور نداریم مانند زمانی که یک استاد از دانشجوی خود پایاننامه و یا تحقیقی با رفرنس لاتین بخواهد و از کتابها و منابع قدیم به زبان عربی مانند قانون بوعلی استفاده نکند و در دانشگاههای علوم پزشکی حرفی از آثار این نابغه قرن به میان نیاید، این یعنی عدم خودباوری از داشتههایمان و همین برای به حاشیه رفتن و فراموشی دانشمندانمان و کتابهایشان کافی است.
برای پیشرفت هر شاخه از علم باید متخصصان آن پیشگام شوند که برای معرفی بوعلی سینا و کتاب قانون او نیز باید پزشکان و دانشگاه علوم پزشکی پیشقدم شوند.
از سوی دیگر؛ پزشکان ما با بوعلی سینا و کتاب قانون او آشنا نیستند و با این عدم شناخت به نقد بوعلی میپردازند؛ آن پزشکی که میگوید ما طب قدیم را قبول نداریم، ناشی از علم آن فرد نیست، باید دید همین فرد چقدر اشراف به این علم دارد؟ چقدر به مطالعه در زمینه طب قدیم و مقایسه آن با طب جدید پرداخته که چشم بسته اظهارنظر میکند و همچنین بدون شناخت به مقابله با آن میپردازد؟!
بوعلی برای شهر ما نقش «پز دادن» پیدا کرده آن هم از نوع منفی که میگوییم بوعلی در همدان مُرد که این میشود مردهپرستی، در حالی که شهر همدان باید مهد بوعلیپروری باشد مانند شیراز که مهد شعر است.
من در طول این سالها کسی را سراغ نداشتهام که در آرامگاه بوعلی برای دانشجویان و پزشکان و علاقهمندان به آموزش کتاب قانون، داروهای او، بیماریهای ذکر شده در کتابهای او، درمانها و... بپردازد.
تنها کار ما برای معرفی بوعلی سینا ساخت یک آرامگاه و مجسمهاش بوده که مردم بیایند و از موزه او دیدن کنند در حالی که میتوانستیم از این ظرفیت استفاده زیادی ببریم، همین حوزه علمیه شهر خودمان میتوانست به عنوان یک پایلوت در کنار تدریس «الهیات» و «شفای» بوعلی سینا، «قانون» بوعلی را آموزش دهد.
تمام زوایای زندگی ابوعلی سینا از تولد و کیفیت زندگی و پدر و مادرش پر از نبوغ است که در 10 سالگی به درجه استادی میرسد.
کتابهای وی به خصوص قانون، به قدری گیرا و جامع است که دانشمندان مختلفی بعد از وی شرحهای مختلفی برای کتابهای او نوشتهاند مانند شرح ابن نفیس، تحفه سعدیه و...
در حال حاضر چندین ترجمه از کتاب قانون داریم اما باید گفت هر عربیشناسی نمیتواند قانون بوعلی را تدریس کند چراکه باید به پزشکی و اصطلاحات آن نیز آشنا باشد و ترجمههای موجود از کتاب بوعلی هم به خاطر اینکه مترجم با علم پزشکی آشنا نبوده ترجمههای با کیفیت خوبی نیست و جای تصحیح دارد.
فارس: در کتاب قانون بوعلی سینا برای درمان بیماریها اولویت مهم چه بوده است؟
صفری: بوعلی سینا برای درمان بیماریها سه مرحله تدبیر و غذا، داروهای مفرده - مرکب و اعمال یداوی و جراحیها را مطرح میکند. مشکل بزرگ جامعه ما تغذیه افراد جامعه، نحوه غذا خوردن در کیفیت و کمیت، نوع غذاها، امنیت غذایی و... است.
موضوعی که بسیاری از پزشکان ما در هنگام درمان بیماری به آن توجه نمیکنند، همین موضوع تغذیه بیمار است؛ در صورتی که خود بوعلی به موضوع غذا برای درمان بیماریها و امراض بسیار توجه کرده و غذا را رکن اصلی و مهم درمان معرفی میکند. وقتی فرد بیمار غذا را اصلاح نکند چگونه دارو میتواند برای درمان بیماری او مؤثر باشد.
در نتیجه در طب سنتی پیشگیری برای عدم ابتلا به بیماری در اولویت است و سپس درمان درست و منطقی با تشخیص درست بیماری طرح میشود.