بيست و هشتم اسفندماه سالی که گذشت کشور شاهد حادثه غرق يک فروند کشتی کانتينری با پرچم جزایرکومور به نام اس ال استار با 157 کانتينر در بندر شهيد رجايی بود. اين حادثه نادر که در بزرگترين و پيشرفته ترين بندر کانتينری و مکانيزه کشور در دروازه طلايی حمل و نقل دريايی استان هرمزگان به وقوع پيوست بهت کليه صاحب نظران حوزه حمل و نقل دريايی را در پی داشت.
با توجه به ارتقای استانداردهای بينالمللی دريانوردی و افزايش توان دانش فنی عمليات تخليه و بارگيری کشتیها در بنادر کشور در دهههای گذشته وقوع حوادثی از جمله غرق کشتی در حين عمليات تخليه و بارگيری به واقع دور از انتظار است. حتی در ريسکهای بيمهای کشتیها آيتم غرق کشتیهای کنوانسونی در حوضچه بنادر و حين عمليات تخليه و بارگيری تقريبا غير محتمل به نظر میرسد.
حال بايد پرسيد چرا اين حادثه نادر در دريانوردی و بندر داری روز جهان، در پيشرفتهترين بندر تجاری کشور رخ میدهد؟
اصولا تخليه بارگيری کشتیها بر اساس پلان بارگيری از پيش تعيين شده و مورد توافق بين کشتی و بندر صورت میپذيرد. با توسعه کانتينرزاسیون اهمیت بهرهگيری از پلان بارگيری امری اجتناب ناپذير و جزو استانداردهای هم ايمنی و هم کارايی و سرعت عمليات و کاهش "سرويس تايم" که از آيتمهای مقايسهای و رقابت بنادر کانتينری است محسوب میگردد. رقابتی که بندر شهید رجایی داعیه هاب شدن در بین بنادر کانتینری منطقه را دارد پرداختن و ارتقای روز افزون آن بایستی در دستور کار مدیران این بندر باشد.
در بارگيری کشتیهای کانتيری باتوجه به مشخص بودن واحدهای بارگيری و وزن از پيش تعيين شده هر کانتینر و همچنين استفاده از تجهيزات بندری از جمله «گنتری» کرين در بارگيری کشتیهای کانتينری، وقوع حوادث ناشی از بارگيری بد و ايجاد مشکلات تعادلی برای کشتی تقريبا قابل اجتناب است. ولب وقوع اين حادثه دليلب بر عدم پيادهسازی فرآيندهای استاندارد و درک نادرست مديران بزرگترين بندر کانتيری کشور و رها بودن این بندر در زمینه مدیریتی و نظارتی حتی در شرایطی که این بندر به دلیل ناتوانی همین مدیران که کفایت خود را در اجرای برنامههای توسعهای و جذب کالا و خدمات نشان دادند، در صورتی که بندر کمترین فعالیت کانتینری خود را تجربه میکند.
همواره در جلوگيری از بروز حوادث دريايی راهها و موانع بسياری برای تامين ايمنی و جلوگيری از بروز حوادث وجود دارد و به واسطه حجم خسارات و هزينههای بالای جبران، کنترل، پاکسازی و نجات دريايی که بعضاً دهها برابر بيشتر از ارزش کالا و کشتی حادثه دیده به بنادر کشور نيز میرسد بکار گیری اهرمهای مدیریتی و نظارتی کم هزینهترین و کارآمدترین روش جلوگیری از بروز حوادث در بنادر است.
با بکارگیری این موانع میتوان ضمن جلوگیری از بروز حوادث، از روند سریع و ایمن تخلیه بارگیری کشتیها در بنادر اطمینان حاصل کرد، منتها بکارگيری ابزارهای نظارتی نيازمند درک درست مديريت بنادر از اهميت نظارت و کنترل و انتقال نگرش صحيح از مديريت بندر به زيرمجموعه عملياتی است که حلقه مفقوده اين حادثه در بندر شهيد رجايی است. مديرکل بنادر و دريانوردی استان هرمزگان که حدود دو نيم سال است مديريت اداره کل بنادر و دريانوردی استان هرمزگان را بر عهده دارد فرصت کافی برای استانداردسازی و يا حداقل ارتقای استانداردها و رويههای نظارتی که در گذشته در این بندر اجرا میشده را داشته که متأسفانه به دليل ديدگاه مديرکل بنادر ودريانوردب استان هرمزگان و با ورود به برخی موضوعات حاشيهای و بيشترين اتکا به حمايت و پشتوانه مقام مدیر عامل سازمان بنادر و دريانوردی، لزومی بر پرداختن به مسايل مهم و کليدی حوزه مسوليت خود نمیديد. ايشان که بيشتر وقت خود را صرف انتصابات بحث برنگیز نزديکان ناتوان خود در لايه معاونين و ادارات کليدی اداره کل و بنادر ودريانوردی استان نموده که اين حادثه نتيجه مستقيم اين اقدامات مديرکل بنادر و دريانوردی استان هرمزگان میتوان برشمرد، البته اين نوع بکارگماردن نيروها در مناصب به دليل دخالتهای مديرکل حتی در انجام جزئی ترين تصميمات و امورات در بنادر میباشد به اين نحو که مديرکل فعلی در تمام زمينههای کاری و اجرايی دخالت میکند بنابراين افراد توانا و کارشناسان کاربلد همواره با مديرکل فعلی بنادر و دريانوردی استان به مشکل برخورده و درنتيجه جای خود را به یاران مدیرکل داده و به حاشيه رانده شدهاند. مديرکل فعلی با بهکارگیری افراد نزديک علی رغم ناشايستگی و ناتوانی در اجرای وظائف محوله در حدانتظار بزرگترين بندر کانتينری کشور و سایر بنادر استان، تنها به تائيد تصميمات غلط و دخالتهای نابجای مديرکل بنادر و دريانوردی استان پرداختهاند و نتيجه اينگونه تک روب ها، عدم توجه به اصول اوليه ولو ساده اجرای يک عمليات معمول تخليه بارگيری میباشد که مسوليتهای مستقيم و غيرمستقيم آن به دليل عدم بکارگيری نيروهای متخصص در راس کار، دخالتهای نابجا و غيرکارشناسانه و سليقهای در مباحث کارشناسی، عدم نظارت بر حوزه مسوليت خود، نداشتن نگرش جهانی و منش و عمل در حد اندازه يک بندر بين المللی دانست.
اما مهمترين نقطه ضعف مديرکل بنادر و دريانوردی استان هرمزگان در بروز اين حادثه و تبعات آنرا بايستی عدم درک درست از شرايط حساس موجود کشور و عدم آماده سازی حوزه فعاليت در مواجهه با شرايط تحريم کنونی که بروز هرگونه حادثه در بنادر کشور موجب هدر رفتن تلاش ها در تامين نيازمندیهای کشور و رفع موانع صادرات کالای ايرانی دانست که به واقع اين بیتدبيری اداره کل بنادر و دريانوردی استان هرمزگان خود ايجاد کننده مانعی جدید در تحقق اين تلاشهای کشور شده است.
اما مادامی که از نظر مدير عامل سازمان بنادر و دريانوردی، سمت اداره کل بنادر و دريانوردی استان هرمزگان تنها موقعيتی برای رزومهسازی دوستان و نزديکان بدون توجه به شايسته سالاری و توجه به گذشته پرفراز و نشيب و ناتوانی در اجرای وظايف در مناسب قبلی باشد و درمقابل کليه تلاشها برای جلوگيری از ادامه روند رو به عقب بنادر استان مقاومت کند و به حمايت همه جانبه از اقدامات نادرست و کج روی و تکرویهای مديرکل پروازی استان که مسئول بروز این حادثه است برآید تکرار اين چنين حوادثی دور از انتظار نيست.
هر چند مدیران پروازی از خود منطقه ویژه اقتصادی خلیج فارس تا بنادر، درد مشترکی است اما ارتباط با رسانهها در اتوبانی یک طرفه برای دیکته اطلاعرسانی و بمباران اخبار مورد نظر نشان میدهد روابط عمومی پرتلاش این بخش نیز مانند سایر بخشها چندان اختیاری ندارد و هر روز دیوار بین صنایع و بنادر و هرمزگانیها بلندتر میشود اما غافل از اینکه دنیای مجازی امروز هرگونه دیوار واقعی را هم میشکند...
انتهای پیام/*