سابقهی تاریخی نیا پرستی در ایران به دوران تسلط ترکها و بهویژه سلجوقیان بازمیگردد!
ترکان تاپش از اسلام دارای آیین نیا پرستی بودند که بعد از اسلام بسیاری از آن رسوم راهم با خود حمل و پس از به قدرت رسیدن آن را نیز اجرا کردند!
ترکان سلجوقی ایرانیان را به فکر انداختند که از اسوههایی در تقابل با اقوام مهاجم که ایران را زیر چکمه در آوردند یاد کنند نه اینکه دچار توقف شده باشند بلکه گستردگی بازگشت به آیین و اسطوره برای آنها جدی شد، مقبرههای زیادی از امامان و امامزادهها در زمان سلجوقیان ساخته شده است.
اما عزاداری برای امام حسین (ع) به شکل مرسوم کنونی دارای صبغهای قدیمیتر و ریشه در تمدن کهن ایرانزمین دارد، با نگرش به عزاداریهای شهرهای مختلف فارغ از جنبههای مذهبی و بر مبنای دیدگاه مردمشناسی و جامعهشناسی در عین وحدت در اصل این مراسم تفاوتهای آشکاری در نوع عزاداری هست که این تفاوتها برآیندی است از نوع فرهنگها و خردهفرهنگهای مختلف در کشور ما... این تفاوت در نوع برگزاری مراسم عزاداری در مناطقی از ایران نمود بیشتری دارد، در زنجان و اردبیل و هموطنان آذری با شور و حال خاص و بهصورت یکپارچه در میدان اصلی شهر انجام میگیرد، در مشهد اردهال از توابع کاشان بهصورت قالیشویی و حضور جمعیت زیادی از قالیشویان با چوبهای بلند و با شکل خاصی انجام میشود.
در شهرستان تفت استان یزد شاهد مراسم نخل کشی (نخل گردانی) هستیم و در لرستان بهخصوص شهر خرمآباد این آیین بهصورت گِل مالی که به جامانده از سنتی کهن و قدیمی است انجام میگردد.
اکثر رسومی که در آیینهای مذهبی در ایران وجود دارد ریشه در تاریخ باستانی ایران دارد و به دلیل وجود ریشهها و غلبه فرهنگی ایرانیان بر اعراب به آیین اسلام واردشده منجمله آیین گِل (خَرره)، کُتل بستن، برافراشتن پرچمهای نیلی و سیاه پوشیدن، سابقهاش به یک فرهنگ پیشااسلامی برمیگردد که از قبل از هجوم آراییها به این سرزمین در قوم کاسیت وجود داشته و تا اینک به یادگار مانده (سیاوش خوانی بهرام بیضایی) و با گرایش ایرانیان به مذهب تشیع و علاقه و ارادت آنها به امامان و واقعه عاشورا در فراز و نشیب تاریخ در این گوشه از کشور تغییر شکل داده است.
برای بررسی ساختار و شکل عزاداری در لرستان میبایست نخست سابقه تاریخی سوگ و سوگواری را در این منطقه مورد ارزیابی قرار داد، بنا بر آنچه که از کتب و رسالههای کهن بهجا مانده است زمانی که تهمت ناروا بر سیاوش نمودند و سیاوش از امتحان عبور از آتش سربلند بیرون آمد بعداً ناجوانمردانه او را شهید کردند و گویند به خاطر خون پاکش که بر زمین ریخته شد از خونش گل لاله رویید و از آن زمان گل لاله مظهر و نماد شهید گشت و هر ساله به پاسداشت حرمت سیاوش در سالروز شهادتش دستههایی در کوی و برزن با نواختن سورنا و دهل به راه افتاده و عزاداری میکردند.
این سوگواری برای سیاوش در شاهنامه توسط حکیم طوس بهتفصیل شرح داده شده «همی کند موی و همی خست روی»...که با هجوم اعراب با این رسومات و هنرهای ایرانی برخورد میشد همانند هنرهای گوناگونی از قبیل نگارگری، پیکرتراشی، موسیقی، خنیاگری، رامشگری و ... که همگی در اسلام ممنوع و حرام گشت و هنرمندان ایرانی با رنگ و لعاب دادن مذهب به هنرهای حرام از نابودی آنان جلوگیری نمودند که تعزیه و تعزیهخوانی از این نمونهاند، بدین گونه سوگ سیاوش با گرایش مردم به مذهب تشیع جای خود را به عزاداریهای بومی منطقهای برای سرور و سالار شهیدان داد از آن جمله میتوان به آیین گِل برای امام حسین در لرستان اشاره کرد که با رنگ و بوی حماسی مذهبی با غنای وصفناپذیری زنده ماند. میتوان به جرات گفت که این رسوم مذهبی که در سراسر ایران با تنوع محلی وجود دارد هیچکدام ربطی به فرهنگ اعراب در دین اسلام ندارد و ریشه در فرهنگ و تمدن کهن ایرانی دارد.
ایرانیان با بهرهگیری از دانش و هنر خود به ساخت مساجد با معماری شکوهمند ایرانی برای نمونه گلدسته مساجد با الهام گرفتن از مناره آتشگاه که در زمان خلفای عباسی انجام گرفت و یا به کار بردن هنرهای تذهیب و خطاطی و نگارگری در مساجد علاوه بر بخشیدن شوکت و زیبایی به این بناها باعث رونق گرفتن دوباره فن و هنر هنرمندان ایرانی ضمن استیلای فرهنگی و حفظ هویت خود به ایجاد رسوم و آداب و سنن با هویت ایرانی اسلامی پرداختند.
وقتی جعفر پناهی کارگردان ارزنده و برنده شیر طلایی ونیز و دهها جایزه معتبر سینمایی جهان سه شب در خرمآباد اطراق میکند تا از نزدیک این آیین کهن را نظارهگر باشد و آن را به تصویر بکشد در بازگشت میگوید با حیرت از این سفر برمیگردم، بهتر آن است که ما نیز در برداشتهای ذهنی و به دور از شناخت از این تاریخ سراسر عبرت به دور از هیجانات زودگذر روشنفکرانه و فارغ از ارزشگذاریهای بدون شناخت عمیق به علت ماندگاری آیینها و اسطورهها در تاریخ تفکر نماییم.
آرش کاظمی/پایگاه یافته