آنچه از مهاجرت جمعیت شنیدهایم عمدتاً مهاجرت برای کار، تحصیل و یا ایجاد زندگی بهتر بوده است، اما هیچگاه مهاجرت برای زنده ماندن در کشوری مثل ایران و بهویژه در استانی مثل اردبیل که از دیرباز از مواهب بیشمار طبیعی برخوردار بوده، نهتنها معنیدار نبوده است، بلکه درگذشته نهچندان دور، بسیاری از ساکنان شهرهای بزرگ و آلوده و شلوغ کشور، برای زیبا زیستن و تنفس هوای پاک و سالم و یا برخورداری از اطعمه و اشربه ارگانیک، خود را به استان اردبیل و شهرهای اقماری آن میرساندند تا باقی عمر خود را توأم با آرامش و لذت بگذرانند. اکنون این خصوصیت بهجز در مرکز استان، در سایر سکونتگاههای استان فراهم نیست و یکی از دلایل مهم آن، بروز پدیده خشکسالی است که مراتع و زیستگاهها و نیز تالاب و برکههای طبیعی منطقه را به سرحد نابودی کشانده و معیشت مردم مرزنشین اردبیل را در ورطه اضمحلال و سقوط قرار داده است.
اکنون کار بهجایی رسیده است که ساکنان شریف و زحمتکش شهرستانهای مرزی چون نمین و گرمی که در عطش توسعههای صنعتی و گردشگری و بازارچههای مرزی، تنها ممر درآمد و معیشت خود را بر محور فعالیتهای وابسته به آب مانند دامداری، باغداری و زراعت تنظیم نمودهاند با بروز خشکسالی و افزایش درصد «نزولات با توزیع نامناسب مکانی و زمانی» نسبت به «نزولات مفید و مناسب»، پایههای زندگی خود را در ورطه نابودی و فنا میبینند.
آنچه مبرهن است اینکه مهمترین و اولین آسیبهای خشکسالی متوجه روستائیان مرزنشین میشود و همین موضوع عامل بروز پدیده اجتماعی تأسف باری چون «مهاجرت آبی» شده که دامنگیر فضای اجتماعی منطقه شده است، در این نقطه است که ارزش مهار قطره قطرههای آب و ارزش کارهای مطالعاتی شرکت آب منطقهای اردبیل در توجه به کنترل و تنظیم آب در منطقه نمین و گرمی روشن میشود. بهقدری موضوع مهم و دارای تبعات پیچیده روانی و اجتماعی است که به جرأت میتوان گفت هر مترمکعب آب مهارشده در این مناطق، قادر است سرنوشت فردی را تغییر داده و یا از مهاجرت و حاشیهنشینی خانوادهای جلوگیری کند.
درواقع تنها راه نجات از آثار و تبعات خشکسالی و تخلیه مرزها بهعنوان آثار ثانویه آن، اجرای طرحهای توسعه آب، در مناطق مرزی و بر روی رودخانههای مرزی، بدون توجه به بحثهای اقتصادی و بدون توجه به مسائل پیشپاافتاده سازهای و یا شاخصههای کیفی آب است، انسان وقتی وارد گود محرومیت منطقه میگردد احساس میکند در این جنگ رودررو با «بحران بیآبی مناطق مرزنشین»، مهار یک مترمکعب پساب هم شاید بتواند امری استراتژیک به شمار آمده و تا مدتی در حفظ زندگی و پویایی روستاهای مرزی و پیشگیری از تخلیه مرزها و حاشیهنشینی شهرهای بزرگ مؤثر باشد، چراکه حاشیهنشینیهای افراد این مناطق در برهههایی از تاریخ معاصر، سبب بروز ناامنی و خشونت، رونق مشاغل کاذب، توسعه اعتیاد و ناآرامیهای اجتماعی در شهرهای بزرگشده و بهاصطلاح دود به چشم روشنکنندگان آتش رفته است و هر اقدامی که بتواند این روند را کنترل و قطع کند، جدای از بحثهای پیشپاافتادهای چون «کیفیت آب تأمینشده» و یا «توجیه اقتصادی و سودآوری مالی پروژه»، میتواند نجاتبخش وضع موجود و الهامبخش نسل آینده برای حفظ ماندگاری در سرزمین آبا و اجدادی خود باشد، یقیناً مقوله امنیت اجتماعی، فراتر از مباحث مرتبط با اقتصاد آب و کیفیت آب است.
دکتر تورج مهدی زاده ملاباشی