به باور نگارنده بزرگترین مانع در تغییر نگاه به تولید در میان مسئولین این است که نگاه دولتمردان ما به صحنه اقتصادی کشور بر اساس «مصرفکننده محوری» است و نه «تولیدکننده محوری».
در واقع، مسئولان ما در قوه مجریه ، مقننه و قضائیه همواره به این نکته توجه دارند که کالا با قیمت پایین و نه «مناسب» به دست مصرف کننده برسد و کمتر توجه دارند که قیمت کالا و سود متعارف برای تولیدکننده چه مبلغی می شود.
به تعبیری دیگر تولید کننده را از مردم نمی دانند و آنان را از اقشاری قلمداد می کنند که به دنبال منفعت جویی و سودطلبی هستند.
تردیدی نیست که معدودی از تولید کنندگان و تامین کنندگان مواد اولیه قصد سودجویی غیر متعارف دارند که باید با جدیت با آنان برخورد شود اما این قاعده در مورد قریب به اتفاق تولیدکنندگان صدق نمی کند.
مسئولان ما بیش از اینکه مطالعه کارشناسی نمایند که قیمت مناسب فروش برای تولید کننده چیست تلاش مینمایند که قیمت کالا -حتی به ضرر تولید کننده- با پایینترین مبلغ به دست مصرف کننده برسد حتی اگر تولید کالای مذکور مقرون به صرفه نباشد.
بارها دیدهایم که تولیدکنندگان با تلاش و به سختی بازاری در کشورهای دیگر برای صادرات محصولات خود مییابند و با برنامهریزی درازمدت تلاش میکنند میدان را از رقبای دیگر در کشورهای مختلف بگیرند.
ناگهان به دلایل مختلف قیمت کالای مذکور در ایران افزایش پیدا میکند و بلافاصله مسئولان ذیربط صدور آن کالا را تا اطلاع ثانوی ممنوع میکنند. این اقدام تمام رشتههای تولید کننده را یک شبه پنبه می نماید و خریداران کالا در کشورهای دیگر را از ثبات در صادرات کالاهای ایرانی ناامید می گرداند وطبعا به سراغ کالای مذکور از کشورهای دیگر می روند.
اگر نگاه مسئولان ما در بخشهای مختلف این گونه باشد که تولید کننده در هر شرایطی باید از تولیدات خود سود عادلانه ببرد و همزمان با متخلفین نیز برخورد لازم صورت گیرد بسیاری از مشکلات در جلوی پای تولید برداشته می شود.
جبران پایین بودن قدرت مالی مردم نباید از جیب تولید کننده پرداخت شود زیرا در این صورت اساساً تولیدی صورت نمیگیرد و اقتصاد کشور در یک دور باطل قرار میگیرد.