اَبَرکوه که به علت داشتن بیش از 400 اثر تاریخی و جاذبههای طبیعی، گردشگری و فرهنگی از جمله 14 شهر نمونه گردشگری کشور محسوب میشود، در مثلث جغرافیایی و گردشگری شیراز، اصفهان و یزد در دل کویر خودنمایی میکند.
جمعیت شهرستان ابرکوه بر طبق آخرین سرشماری سال 95 بیش از 51 هزار نفر اعلام شده است. مردم شهر ابرکوه غالباً فارس بوده و در گویش خود که ابرقویی است بسیاری از ترکیبات زیبای فارسی را حفظ کردهاند.
ورکوه، برکوه و ابرقوه نامهایی است که برای «ابرکوه» در کتابهای تاریخی برشمرده شده است. البته در باب نامگذاری ابرکوه که مردم محلی آن را «ابرقوه» نیز مینامند نویسندگان درکتابهای مختلف به مطالبی پرداختهاند که نشان میدهد نام اصلی، همان است که مردم در محاورات خود به کار میبرند که در گذر زمان تغییراتی در آن حاصل شده و در نهایت وزارت کشور در سال 1350 آن را «ابرکوه» ثبت کرده است.
برخی نویسندگان این شهر را «ابرقویه» نگاشته و اهل فارس «ورکوه» نامیدهاند؛ قزوینی به آن «درکوه» گفته و حمدالله مستوفی مینویسد: "اول در انتهای کوهی ساخته بودند و برکوه میگفتند". مؤلف فارسنامه ناصری هم این شهر را به نام «برکوه» یعنی سینه کوه نامیده که یک الف به آن اضافه شده و پس از تصرف عربی به «ابرقوه» تغییر کرد است.
در نهایت مؤلف کتاب اقلیم پارس مینویسد: "نام اصلی «ابرقو»، «برکوه» بوده است که به مناسبت جایگاه شهر پیشین بر بالای صخرههای کوتاه در دوران ساسانیان، آن را به این نام خواندهاند و به مرور زمان، الف بر آن افزوده شده و بهصورت «ابرکوه» درآمده است.
این شهر در دو نوبت ایجاد شده که نوبت اول به حدود پنج هزار سال پیش میرسد و شهر در دامنه تپههایی که نزدیک هم قرار دارند به وجود آمده و نامش برکوه یا برقو بوده است و شهرت چندانی نداشته ولی ابرقوهی که در قرنهای بعد در محل فعلی ایجاد شده، اهمیت و جمعیت بیشتری داشته و کلمه «ابر» در جلوی اسم نشاندهنده مفهوم بزرگی و عظمت شهر بوده است.
قدمت ابرکوه از یزد هم بیشتر و همردیف ایالت اصفهان و اصطخر بوده است
این که ابرکوه چگونه به وجود آمده است در افسانهها و داستانهای مختلف مطرح شده است که مرجع علمی مقبولی ندارد اما با توجه به ابنیه و آثار طبیعی و تاریخی که در آن به یادگار مانده است میتوان پی به قدمت زیاد این شهر برد که نمونه آن وجود درخت سروی کهنسالی است که برخی دانشمندان عمر آن را بیش از 4500 سال و برخی تا حدود 8 هزار سال تخمین زدهاند.
در بخشی از کتاب «شناخت ابرکوه و قدمت آن» به نقل از احمدبن حسین بن علی کاتب (مؤلف کتاب تاریخ جدید یزد) میخوانیم: " زمانی که اسکندر، کثه (یزد کنونی) را به عنوان زندان قرار داد (یعنی زمانی که تازه یزد را بنیان نهاد)، نایبی برای خود در «ری» تعیین کرد که از ایالات ابرقو، اصفهان، اصطخر و قم خراج به نزد وی میفرستاد". لذا اگر این موضوع صحت داشته باشد قدمت ابرکوه نه تنها از یزد بیشتر است بلکه در آن زمان همردیف ایالت اصفهان و اصطخر بوده است.
ابرکوه در کتابهای نویسندگان قدیم نام ابرکوه در آثار نویسندگان قدیمی بسیار تکرار شده است که از جمله آن «مسالک الممالک» اصطخری، «حدود العالم من المشرق الی المغرب»، «فارسنامه» ابن بلخی، «معجم البلدان» یاقوت حموی، «المسالک و الممالک» ابن خرداذبه، «اقلیم پارس» ایرج افشار، «نزهه القلوب» حمدالله مستوفی، «سیاحتنامه جنوب ایران»، «فارس نامه ناصری» حاج میرزا حسن فسایی، «کتاب آثار ایران» آندره گدار، «اقلیم پارس» محمد نقی مصطفوی، «تاریخ و جغرافیای شهرستان آباده» عبدالرحیم شریف، «لغتنامه دهخدا»، «فرهنگ فارسی معین» است.
موقعیت جغرافیای ابرکوه
ابرکوه در وسط راه استخر به یزد قرار دارد ضمن اینکه بر سر راه جاده ابریشم نیز قرار داشته است به طوری که شاخه اصلی جاده ابریشم به روستای اسفند آباد نزدیکتر بوده است.
به استناد بعضی اقوال، ابرکوه در زمان حمله افغانها کاملاً تخریب شده است و به قولی هم ابتدا در سر راه تجارتی قرار داشته است و پر رونق بوده و پس از انحراف تجارت و از بین رفتن جاده ابریشم، رشته حیات آن نیز منقطع شده است.
قراء 12 گانه ای در ابرکوه بوده است که هم نام ماههای سال بوده و بعدها نام آنها تغییر کرده و برخی هماکنون آباد و مسکونی هستند.
با توجه به نحوه نظم، آبیاری و مرزبندی قراء مشخص میشود مردمی که به این قسمت مهاجرت کردند تجربیات بسیاری در زمینه کشاورزی و عمران داشته و چندین قرن پس از پیدایش راه ابریشم این اقدامات صورت گرفته است.
همه این قراء دوازدهگانه در فاصله 200 تا 600 متری راه ابریشم قرار داشتند که امروزه مکان برخی از آنها تغییر کرده است.
قریه بهمن، شهریور (شهرآباد)، اردیبهشت (اردی)، مهر (مهرآباد)، تیر (تیزُک)، خرداد (به مرور ایام در لسان مردم به هوروک تغییر یافته و در اصل خوروک بوده که مخفف و در عین حال مصغر کلمه خرداد است)، آذر یا شهرآذر (شارز یا شهرسب)، فروردین (فراغه)، مرداد (مدوئیه)، آبان و دی از جمله قریههای ابرکوه بودهاند.
مفاخر، دانشمندان، فقها و مشایخ ابرکوه
ابرکوه به داشتن مردانی بزرگ همچون «ابوالقاسم علی ابن احمد ابرقویی» وزیر بهاء الدوله (۳۸۸ تا ۴۰۳ هجری) پسر عضد الدوله دیلمی، «خواجه نظام الملک ابرقویی» از مقربان اتابک سعد بزنگی، «ابوالحسن هبه ابن الحسن ابن محمد ابرقوهی» فقیه، «طاووس الحرمین»، «عزیزالدین نسفی» نویسنده کتاب انسان کامل، «علی کوهیار ابرقوهی» خطاط و کتیبهنویس، «لطفالله منشی ابرقوهی»، «میرزا ابوالبقاء ابرقوهی» از علما و خوشنویسان، «عطا ابرقوهی» از سادات و مذاق تصوف و شاعر، «میر غیاثای ابرقوهی» فرزند میرزا هادی از گویندگان صفویه، «عبدی» شاعر و عارف، سردار مفخم مهرآبادی که در مقابل انگلیس به کمک ناصر خان قشقایی آمد، معروف است.
جاذبههای گردشگری و تاریخی ابرکوه
شاخصترین آثار تاریخی این شهرستان به شرح ذیل است:
مجموعه پردیس ابرکوه واقع در محله تاریخی دروازه میدان (خانه موسوی، خانه سیدعلی آقا، خانه آقازاده)، خندق تاریخی شهر مربوط به دوره پیش از اسلام، سرو کهنسال، گنبد عالی، مسجد جامع ابرکوه، گنبد سیّدون علی نقیا، یخچال عظیم خشتی، خانه صولت، خانه امید سالار، منارههای نظامیه، آرامگاه عزیزالدین نسفی، ارگ شهرسب، قلعه فیروزآباد، قلعه مسکونی تیزک، مسجد بیرون (منزلگاه امام رضا (ع))، قلعه رباط، خندقهای سنگی قلعه سرورخان، آرامگاه سردار مفخم، خانه اسماعیلخانی، قلعه اردی، قلعه حسن خان، حسینیه قدیمی مهرآباد.